خلاصه داستان سریال ترکی زن (کادین) قسمت ۲۵ + زیرنویس فارسی و دوبله

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی زن (کادین) قسمت ۲۵ را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال زن قسمت ۲۵

 

شیرین با خوشحالی به پدرش خبر میدهد که مادرش در بیمارستان به هوش آمده .

انور با عجله لباس عوض میکند و گوشی سلرپ را که از اتاق شیرین پیدا کرده در کمدش میگذارد.

اما شیرین با موزی گری خودش را به بدحالی میزند و انور که نگران او شده از او میخواهد که بماند و استراحت کند.

بعد از رفتن انور شیرین همه جای اتاق پدرش را میگردد اما وقتی چیزی پیدا نمیکند جیغی میکشد.

خدیجه به هوش امده و انور گریه کنان دست های اورا غرق بوسه میکند و از او میخواهد که نگران شیرین نباشد.

از ان طرف ژاله هم به بهار خبر میدهد که مادرش به هوش امده.

بهار از خوشحالی گریه میکند و به بچه ها میگوید که گریه اش از روی خوشحالی است.

سپس خاطره ای از عروسی خودش و سارپ را تعریف میکند که چطور سارپ با دیدن او در لباس عروسی گریه اش گرفته بود و از بهار خواسته بود تا کراواتش را ببندد ولی هیچ کدام بستن کراوات را بلد نبودند.

آنها توی یک پارک یک نفر را پیدا کرده بودند که کراوات سارپ را بسته بود.

بعد ماشین سارپ روشن نشده بود و انها مجبور شده بودند برای رسیدن به موقع به سالن عقد سوار اتوبوس شوند و تمام راه را دلخوش بودند.

بعد از مراسم عقد به همراه دوستان خود به ساحل چراغانی رفته بودند و تا نصفه های شب انجا رقصیده و اواز خوانده بودند.

خدیجه از بیمارستان مرخص میشود و به خانه برمیگردد.

او از انور میپرسد که چرا با شیرین مثل غریبه ها رفتار میکند؟

او تقصیر هارا گردن انور می اندازد.

انور بدون این که جوابی بدهد به اتاق کارش میرود و فیلم عروسی بهار و سارپ را در گوشی سارپ تماشا میکند.

شیرین به اتاق کار پدرش می آید و وقتی شارژر گوشی سارپ را میبیند دیگر تردید ندارد که گوشی دست پدر است و تصمیم میگیرد هرطور شده آن را پیدا کند.

در خانه بهار نیسان به مادرش میگوید که در مدرسه مراسم کمک به کودکان بی سرپرست برگزار میشود و ارزو میکند که کاش پدرش بود و به مدرسه می امد و از بهار میخواهد که به پدربزرگ انور زنگ بزند تا بجای پدرش در مراسم حاضر شود.

اما وقتی چشم مادرش را دور میبیند به انور زنگ میزند و گوشی را دست بهار میدهد.

بهار که در مقابل کار انجام شده قرار گرفته از انور خواهش میکند که به مراسم مدرسه برود.

ولی انور قبول نمیکند و گوشی را قطع میکند.

شیرسن وقتی اتاق پدرش را خالی میبیند به انجا میرود و همه جارا برای پیدا کردن گوشی میگردد.

انور مچ او را حین گشتن اتاق میگیرد و شیرین باز تلاش میکند که با سرهم کردن دروغی شر پدرش را کم کند.

ولی انور به او میگوید هردو خوب میدونیم دنبال چی هستی.

 

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان این قست سریال زن لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال زن قسمت ۲۶ مراجعه فرمایید .

 

برای حمایت از آستارا خبر لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *