خلاصه داستان سریال ترکی سیب ممنوعه قسمت ۱۶۲ + زیرنویس و دوبله

در این مطلب خلاصه داستان قسمت ۱۶۲ سریال ترکی سیب ممنوعه را برای شما عزیزان آماده کرده ایم ؛ امیدواریم از خواندن این خلاصه لذت ببرید .

یعییت در حیاط پیش لیلا می رود. آنها با یکدیگر صحبت کرده و ییعیت از لیلا میخواهد که در مورد رابطه‌شان به کسی چیزی نگوید و فعلا مخفی بماند. شاهیکا از پنجره آنها را می بیند.

ییلدیز حاضر شده و به همراه زهرا برای ضبط مصاحبه او می روند. زهرا متوجه می شود که کانال خبری معتبری نیست و فقط یک کانال محلی است. آنها وقتی داخل می روند، جمیعت زیادی را می‌بینند که لباس محلی پوشیده اند. زهرا و ییلدیز متعجب شده و جا می خورند. مجری برنامه ابتدا کتاب زهرا را معرفی کرده و سپس همه وسط می آیند و شروع به رقص محلی میکنند. آنها زهرا و ییلدیز را نیز وسط می آورند و آن دو مشغول رقص می شوند.

در شرکت متین وارد اتاق هالیت شده و خبر میدهد که ییلدیز و زهرا در برنامه پخش زنده مشغول رقصیدن هستند. هالیت تلویزیون را روشن کرده و با دیدن آنها به شدت عصبی می شود و از صدقی میخواهد که دنبالشان برود.

 

صدقی به دنبال ییلدیز و زهرا می رود و آنها را به شرکت می برد. هالیت با آنها دعوا میکند. او از ییلدیز نیز میخواهد به عنوان یک مادر رفتارهای درستی داشته باشد.
در خانه، شاهیکا ییعیت را صدا زده و در مورد لیلا از او میپرسد. ییعیت ابتدا میگوید که همه چیز خوب است، اما شاهیکا میگوید که آنها را در حیاط دیده است. ییعیت میگوید که او نمی‌تواند این نقشه را ادامه دهد. شاهیکا میگوید که در غیر این صورت او نیز پدر ییعیت را پیدا نخواهد کرد. ییعیت گول خورده و قبول میکند که طبق نقشه پیش برود‌.

اندر با آقا فهیم، شخصی که با شاهیکا در ارتباط است و خودش را به این اسم معرفی کرده، سر قرار می رود. او سعی دارد از زبان آقا فهیم در مورد شاهیکا حرف بکشد و از ارتباط بین آنها سر در بیاورد، اما چیز خاصی دستگیرش نمی شود.

 

او سپس به شرکت پیش جانر می رود تا ماجرا را برای او تعریف کند. جانر از او میخواهد که با لیلا سرد برخورد نکند. اندر بخاطر جانر با لیلا صحبت میکند و در موردپدرش سوالاتی میکند. با این حال او به لیلا شک دارد و به جانر هشدار میدهد که روزی به حرف او خواهد رسید که لیلا آدم درستی نیست.

 

او سپس دم مدرسه اریم می رود. ییعیت که دنبال اریم رفته است با دیدن او میگوید که مجبور است آمدن او را به هالیت خبر دهد. اندر به این موضوع اهمیتی نمی‌دهد و دیگر ترسی ندارد. هنگامی که اریم می آید، اندر از اریم میخواهد که شب به خانه او بیاید و به پدرش نیز بگوید که برای دیدن هالیت جان می آید، زیرا میداند در این صورت هالیت چیزی نخواهد گفت. اندر از ییعیت نیز میخواهد همراه اریم بیاید. ییعیت متعجب شده و قبول میکند.

شب وقتی لیلا به خانه می رود حس می کند که کسی او را تعقیب میکند. او ترسیده و در خانه ماجرا را به سیبل میگوید. او تصمیم می‌گیرد که فردا با کایا صحبت کرده و تمام حقایق را به او بگوید. کایا کمی بعد با او تماس گرفته و خبر میدهد که فردا با یک موکل قرار دارد و از او نیز میخواهد همراهش باشد. لیلا قبول میکند.

زهرا با اکین تماس گرفته تا بابت انتخاب کانال با او دعوا کند اما اکین به او میگوید که این برنامه باعث شد فروش او دو برابر شده و چاپ دوم نیز به پایان برسد. زهرا دوباره خوشحال می شود.
در خانه اندر همگی دور هم جمع می شوند و زهرا و لیلا نیز می روند و همگی دور هم خوش می‌گذرانند.

هالیت در خانه از اینکه بچه ها دورش نیستند دلش میگیرد. شاهیکا به او میگوید که بعد از گرفتن حضانت هالیت جان، می‌توانند یک خانواده کامل و شلوغ باشند.
روز بعد، لیلا سر قرار با کایا و موکل او در رستوران می رود.

او با دیدن شوهر خودش به‌ عنوان موکل، شوکه می شود. شوهر او لیلا را با عنوان عایشه، همسر خودش به کایا معرفی میکند. کایا نیز شوکه می شود.

ییلدیز برای امضای برگه طلاق به خانه هالیت می رود. او برگه جدید را خوانده و میخواهد امضا کند. هالیت همان لحظه برگه را از زیر دست ییلدیز میکشد و به او میگوید :« بیا از اول امتحان کنیم.

 

امیدواریم از مطالعه خلاصه قسمت ۱۶۲ لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال سیب ممنوعه قسمت ۱۶۳  مراجعه فرمایید و از مطالعه آن لذت ببرید.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *