خلاصه داستان سریال ترکی سیب ممنوعه قسمت ۱۱ + زیرنویس و دوبله

جانر فیلم افتادن زهرا را در اینترنت پخش می کند. وقتی هالیت این فیلم را می بیند، عصبانی شده و با زهرا دعوا می کند. او زهرا را «عیاش» خطاب کرده و به او اخطار جدی می دهد که در صورت تکرار صرف مشروب و زیاده روی، او را دوباره به کانادا می فرستد و برای همیشه فراموش می شود.
علیهان با زینب تماس گرفته و از او می خواهد مدارکی را برای امضا از شرکت به خانه اش ببرد زیرا سرما خورده است. وقتی زینب به خانه علیهان می رود، او از زینب می خواهد که برایش سوپ بپزد. زینب که کمی گیج شده است، به آشپزخانه رفته و شروع به پختن سوپ می کند. اما وقتی سوپ را برای علیهان می برد، او از سوپ ایراد گرفته و سوپ سبزیجات می خواهد. زینب دوباره با غر غر به آشپزخانه می رود که علیهان او را صدا می زند تا سر میز بیاید. آشپز او برایشان سوپ پخته و روی میز گذاشته است. زینب متعجب شده است و علیهان را درک نمی کند.
ایندر و جانر به جواهر فروشی رفته اند تا انگشتر ایندر را بفروشند. انها سعی دارند طوری فیلم بازی کنند که انگار از روی نیاز آن را نمی‌فروشند. صاحب طلا فروشی در اتاق به هالیت زنگ زده و این موضوع را به او می گوید. هالیت از او می خواهد انگشتر را به نصف قیمت از ایندر بخرد و بعداً خودش آن را پس می‌گیرد. ایندر مجبور می شود با قیمت پایین آن را بفروشد.
راننده هالیت دم در رستوران ییلدیز ایستاده است. ایندر و جانر برای خوردن غذا به آنجا می روند. ایندر با دیدن ییلدیز عصبانی شده و داد و بیداد می کند و به صاحب رستوران دستور می دهد که «باید او را اخراج کنی زیرا از خانه ما دزدی کرده». ییلدیز با گریه دم در رستوران می آید و راننده هالیت این صحنه را می بیند.
صاحب رستوران به ییلدیز می گوید که او را باور دارد و چنین کاری نمی کند و از او می خواهد وقتی ایندر می آید مقابلش سبز نشود.
راننده داخل آمده و از یک گارسون ماجرا را می پرسد. سپس به او پول داده و از او می خواهد از این به بعد تمام خبرهای ییلدیز را به او بدهد. او پیش هالیت رفته و تمام ماجرا را تعریف می کند. هالیت از دست ایندر به ستوه آمده و می گوید: «خودم این مسأله درست می کنم.».
شب، علیهان به همراه خواهرش که زن دوم هالیت بوده و دختر هالیت که خواهر زاده اش می شود، برای شامل بیرون رفته اند. خواهر علیهان بعد از طلاق ایندر، نقشه ازدواج مجدد با هالیت را دارد. علیهان او را نصیحت می کند اما گویا بی فایده است.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *