خلاصه داستان سریال ترکی سیب ممنوعه قسمت ۱۸۴ + زیرنویس فارسی و دوبله

در این مطلب خلاصه داستان قسمت ۱۸۴ سریال سیب ممنوعه را برای شما آماده کرده ایم ؛ سریال پرطرفدار Yasak Elma یکی از سریال های پرطرفدار در بین مردم ایران میباشد ؛ سیب ممنوعه سریالی عاشقانه است که بازیگرانی همچون اونور تونا ، تالات بولوت ، شوال سام ، ادا اجه ، سودا ارگنچی در این سریال زیبا ایفا نقش میکنند .

 

ییلدیز نسبت به بیرون رفتنش و کاری که قرار است بکند، کمی مررد است و می ترسد. او با نادر تماس گرفته و به او میگوید که میخواهد او را ببیند تا در مورد مشکل او و هالیت رو در رو صحبت کنند. او آدرس کافه برای نادر می فرستد و از خانه بیرون می آید. اندر نیز با ییعیت به کافه رفته و از او میخواهد که با شاهیکا تماس گرفته و قرار بگذارد، سپس شاهیکا و نادر با یکدیگر روبه رو می شوند و او فیلم های کافه را برای هالیت میفرستد تا نشان دهد که آنها پشت سر او توطئه میکنند. او با کافه نیز برای گرفتن فیلمها هماهنگ کرده است. ییعیت با شاهیکا تماس گرفته و قرار میگذارد.

اندر و ییلدیز در کانتر کافه پنهان می شوند. وقتی شاهیکا می آید، منتظر ییعیت میماند. نادر با ییلدیز تماس میگیرد و خبر میدهد که از آمدن منصرف شده، زیرا نمیخواهد برای او دردسر درست کند. ییلدیز و اندر کلافه می شوند. شاهیکا شک میکند که برای او تله گذاشته اند، اما همان لحظه، ییعیت به کافه و پیش شاهیکا می آید. ییلدیز و اندر نیز پنهانی از کافه بیرون می روند. زهرا، هالیت جان را برداشته و به پارک می برد.او در پارک مشغول حرف زدن یا یک مادر شده و حواسش پرت می شود و هنگام رفتن، کالسکه اشتباهی را با خودش به خانه می برد.او در خانه متوجه می شود که بچه را اشتباهی آورده و به شدت هول می شود. او به همراه آیسل سریع به پارک رفته و می‌بینند که مادر آن بچه پلیس خبر کرده.

زهرا سریع بچه را پس میدهد و مشکل بینشان حل شده و به خانه می روند. او از آیسل میخواهد که این قضیه بین خودشان بماند. شب در خانه، ییعیت به اندر میگوید که گوشه ای پنهان شده بود تا در صورت مشکل وارد کافه شود و برای همین وقتی دید که شاهیکا در حال رفتن است، خودش را رسانده. اندر از او تشکر میکند. ییعیت اندر را مادر خطاب کرده و اندر به شدت خوشحال و غرق لذت می شود. ییعیت تصمیم دارد شب با دوستانش بیرون برود. در خانه هالیت نیز، لیلا به همراه دوستانش تصمیم دارد به کلوب برود.

هالیت از حمام بیرون آمده و وقتی داخل جیب‌های کتش را می‌گردد، گوشی و عکس را پیدا نمیکند. او عصبی شده و آیسل را صدا می زند و سراغ ییلدیز را میگیرد. آیسل میگوید که ییلدیز برای خرید داروی هالیت جان، به داروخانه رفته است و کسی نیز وارد اتاق نشده است. ییلدیز به خانه می آید و هالیت با عصبانیت میگوید که گوشی اش به همراه عکسی که زندگی شان را نجات میداد،دزدیده شده است. ییلدیز خودش را به آن راه زده و میگوید که از چیزی خبر ندارد. هالیت به آیسل تهمت می زند میگوید که حتما کار او بوده و به عمد روی او قهوه ریخته و با او بد برخورد میکند.

 

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان این قست سریال نرکی سیب ممنوعه لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال سیب ممنوعه قسمت ۱۸۵ مراجعه فرمایید .

برای حمایت از آستارا خبر لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

مطالب مرتبط

۱ دیدگاه

  1. Miss Fariba گفت:

    عالی است..
    من ک خیلی از خواندن این داستانا لذت می برم..

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *