خلاصه داستان سریال ترکی سیب ممنوعه قسمت ۲۱۴ + زیرنویس فارسی و دوبله
در این مطلب خلاصه داستان قسمت ۲۱۴ سریال سیب ممنوعه را برای شما آماده کرده ایم ؛ سریال پرطرفدار Yasak Elma یکی از سریال های پرطرفدار در بین مردم ایران میباشد ؛ سیب ممنوعه سریالی عاشقانه است که بازیگرانی همچون اونور تونا ، تالات بولوت ، شوال سام ، ادا اجه ، سودا ارگنچی در این سریال زیبا ایفا نقش میکنند .
صبح وقتی شاهیکا با کایا صحبت میکنه، متوجه میشه که مهمونی شب گذشته بخاطر موفقیت شغلی جدید ییلدیز بوده.
اون متعجب شده و از اینکه ییلدیز به چنین موفقیتی رسیده،حرصش میگیره و تصمیم میگیره سریع این خبر را به هالیت بده.
اون سپس به شرکت رفته و به هالیت میگه که ییلدیز طی یک قرارداد کاری با مبلغ هنگفتی ، در حال پیشرفت و پولدار شدنه.
هالیت نیز از این خبر متعجب میشه.
اندر به اتاق نادر میره و به اون میگه که در پی موفقیت مالی ییلدیز ، اون دیگه حالا خیلی بعیده که تن به ازدواج با نادر بده، زیرا از لحاظ مالی به اهدافش رسیده و تازه به آرزوهاش میرسه و به کسی احتیاج نداره.
نادر زیر بار این حرفها نمیره و به اندر میگه که هرطور شده باید ییلدیز را راضی کنه.
کمی بعد، ییلدیز به شرکت اومده و به اتاق نادر میره.
اون در مورد موفقیتش با نادر صبحت میکنه و نادر از این مسأله حمایت کرده و با طعنه به ییلدیز میگه که اون مثل هالیت نیست تا جلوی پیشرفت اون را بگیره.
ییلیدز سعی داره با نادر دوستانه رفتار کنه تا نادر دوباره با او خوب باشه و مسأله ازدواجشون را فراموش کنه.
هنگامی که ییلدیز از اتاق بیرون میاد ، نادر با خودش میگه :«هنوز خبر نداری که دفعه بعد قراره با من از ازدواج کنی.».
لیلی به شرکت اومده و ییلدیز اون را در راهرو میبینه و با کنایه از اون تشکر میکنه و میگه که خیانت اونها و جدایی اش از هالیت باعث شد تا اون پیشرفت کنه.
لیلی به همراه دکتر به اتاق هالیت میره، اما دکتر مقابل هالیت لیلی را رسوا کرده و میگه که اون بچه ای سقط نکرده و به خاطر پول به اونجا اومده و حالا نیز پشیمان شده.
هالیت عصبانی شده و لیلی را از اتاقش بیرون میندازه و از اون میخواهد که خونه اش را نیز خالی کنه.
لیلی با خشم فراوان به اتاق شاهیکا میره و با اون دست به یقه میشه.
شاهیکا میگه که هالیت دروغ اون را فهمیده بود و درست کردن قضیه با دکتر فایده ای نداشت و از اونجایی که او نتونست هالیت را سمت خودش بکشونه، دیگه احتیاجی به اون نیست و باید بره.
لیلی با گریه و ناراحتی از اتاق بیرون میره.
اون پیش نادر میره و از اون کمک میخواهد اما نادر نیز اون را پس میزنه.
مشخص میشه که اندر وقتی مکالمه شاهیکا را در خانه شنیده، از اون خواسته تا در مورد لیلی همدست بشن و اون را پی زندگیش بفرستد.
متین به اتاق هالیت اومده و به اون خبر میده که سهامشون در آفریقا به صفر رسیده و اونها ورشکست شده و باید هرچه سریع تر سهام شرکت را واگذار کنند، تا بخاطر بدهی های بانک بیشتر به دردسر نیفتند.
هالیت حالش بد شده و روی زمین میفنه.
همکاران دور او جمع شده و فشارش را میگیرند.
کمی بعد، هالیت به خودش اومده و می نشینه.
خبر ورشکستگی هالیت در شرکت میپیچه و وقتی لیلی که در حال گریه کردنه، این خبر را میشنوه، به اتاق هالیت برمیگرده و شروع به تحقیر اون میکنه و میگه که همه صرفا بخاطر پولش اون را میخواستند و او حالا دیگه تنهاست.
از طرف دیگر، ییلدیز برای عقد قرارداد به شرکت جدید میره و همزمان با ورشکستگی هالیت ، اون به سوی موفقیت میره.
یک هفته بعد، هالیت و بچه ها، خونه را تخلیه کرده و چمدان به دست با ناراحتی بیرون می آیند و در خونه اونها پلمپ میشه.
امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان این قست سریال ترکی سیب ممنوعه لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال سیب ممنوعه قسمت ۲۱۵ مراجعه فرمایید .
برای حمایت از آستارا خبر لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .