خلاصه داستان سریال ترکی سیب ممنوعه قسمت ۴۵ + زیرنویس و دوبله

هالیت که اعصابش از دست زهرا خورد شده، به اتاق کارش می رود. دفنه نیز پشت سر او به اتاقش می رود و سعی میکند خودش را به هالیت نزدیک کند. همان لحظه، زینب در اتاق را باز کرده و آن دو را میبیند. او شوکه می شود، و از ناراحتی به بهانه ای مهمانی را ترک میکند.
صبح، زینب پیش هالیت می رود و از او توضیح میخواهد. هالیت به او میگوید که سو تفاهم شده و سابق بر این، با دفنه در ارتباط بوده،زیرا اندر را دوست نداشته و از ازدواجش ناراضی بوده است. اما حالا ییلدیز را دوست دارد و هرگز چنین خطایی نمیکند. زینب این بار به تو اعتماد میکند.
بعد از رفتن زینب، دفنه به شرکت هالیت می آید. هالیت از او میخواهد که دیگر با ییلدیز رابطه نداشته باشد و از زندگی آنها فاصله بگیرد و مزاحم زندگی او نشود.
در شرکت علیهان، او قصد دارد با زینب حرف بزند اما زنیب به او بها نمیدهد. علیهان در آسانسور زینب را گیر انداخته تا بتواند او را برای یک قرار قانع کند. آنها شب بیرون می روند و علیهان در مورد احساسش و فرودگاه رفتنش برای به دست آوردن زینب، اعتراف میکند. او از زینب میخواهد که دوباره با یکدیگر باشند. برای همین فیلمی به زینب داده و از او میخواهد در صورت مثبت بودن جوابش، از روی فیلم بفهمد که فردا کجا باید یکدیگر را ببیند.
زینب بعد از دیدن فیلم، با ییلدیز مشورت میکند. ییلدیز به او میگوید که از فیلم معلوم است کجا باید منتظر علیهان باشد.
صبح، وقتی زینب به شرکت می رود و متوجه غیبت علیهان می شود، مرخصی میگیرد تا سر قرار برسد. هاکان که از ماجرا با خبر است، آمار را به علیهان میدهد. علیهان داخل گلفروشی است.
فردی از بورسا، شهر مادری ییلدیز با هدف ملاقات اندر به استانبول می آید. او خانه اندر را پیدا کرده و وقتی او را میبنید، خودش را همسر سابق ییلدیز معرفی میکند. اندر از دیدن او متعجب می شود .
زینب سر قرار می رسد و در رستوران منتظر می نشیند. اما تا آخر شب علیهان نمی آید. او دلسرد و ناراحت می شود.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *