خلاصه داستان سریال ترکی شعله های آتش قسمت 30

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال شعله های آتش قسمت 30  را برایتان آماده کرده ایم. امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال شعله های آتش قسمت 1

سریال شعله های آتش قسمت 30

چلبی سراغ اسکندر می رود و به او می گوید که بولنت گفته او کسی نبوده که اسکندر را با چاقو بزند. اسکندر کمی جا می خورد و می گوید که درست است. چلبی می گوید: «ِیعنی تو به خاطر شیمال کسی که قصد کشتنت رو داشته آزاد گذاشتی؟ اینه تعریف تو از دوستی و رفاقت؟ پس کار کی بوده؟ » اسکندر کمی عصبی می گوید: «نه شیمال به من خیانت میکنه و نه من به اون. کاری که باید میشد رو انجام دادم. » چلبی موقع رفتن می گوید: «آدم صاف و ساده ای مثل تو سخت پیدا میشه داداش! »
علی زیاد راضی به ماندن چیچک به عنوان شیمال در آن خانه نیست و دوست دارد اسکندر تاوان کاری که در آتش سوزی با چیچک کرده را پس بدهد. تورمیس می گوید: «اسکندر کسی بوده که باعث و بانی اون آتیش سوزی عمدی بوده. چلبی هم همینطور. برای افشا کردن این به چیزی بیشتر از حرفای چیچک نیازه. » علی تصمیم می گیرد تورمیس را پیش اوزان ببرد تا در این مورد کمکش کند.
وقتی عمر و رویا تنها می شوند، عمر لبخند میزند و می گوید: «به تو نگاه کردن یه نگاه ساده و گذری نیست. نگاه کردن به تو خیلی امیدوار کننده ست. من به این وضع عادت ندارم. » رویا لبخند میزند و مقابل او می نشیند و می گوید: «شاید چون همیشه چشمات رو از من میدزدی به نگاه کردن بهم عادت نمیکنی. یکم بیشتر نگام کن. » همان موقع جمره سر میرسد و هردوی آنها به جمره خیره می شوند. جمره خنده اش می گیرد و نگاه معناداری به رویا می کند.
اسکندر به دیدن شیمال می رود و به او می گوید: «علی کجاست؟ کسی که منو چاقو زده رو اخراج هم نکردین؟ شیمال تو کی هستی؟ چرا اینجوری شدی؟ تو همیشه مراقبم بودی. یادته؟ مگه دوست و همراز بچگیم نبودی تو؟ » چیچک که سعی دارد چهره اش را بپوشاند می گوید: «اون مال قبلا بود. » اسکندر خیلی عصبانی می شود و می گوید: «کاش زودتر میگفتی که من برات مهم نیستم تا منم اونجوری رفتار کنم! از این به بعد کارای بیشتری دارم که بکنم. » و می رود. چیچک دنبالش می رود و می گوید: «اگه بلایی سر علی بیاری نمیبخشمت. » اسکندر از حرص پوزخند میزند و به راهش ادامه میدهد.
اوزان تمام بلاهایی را که چلبی سر جمره آورده را برای تورمیس تعریف می کند. تورمیس ابتدا حرف او را قبول نمی کند و بعد اوزان او را پیش جمره میبرد. جمره از ابتدا همه چیز را برای تورمیس تعریف می کند و وقتی تعجب او را می بیند می گوید: «چلبی هربار منو میبرد بیمارستان هایی که دوست و آشنا داشت و طور دیگه ای داستان رو تعریف میکرد. » تورمیس به بیست و سه سال قبل برمیگردد، موقعی که چلبی همراه زنی به بیمارستان آمده و گفته بود که جسم سختی در صحنه ی بازیگری به سر زن خورده و وقتی تورمیس خواسته بود تا به خانواده دختر خبر بدهد، چلبی فورا گفته بود: «اگه اینکارو کنی حرفه بازیگریش نابود میشه. جسم سختی به سرش نخورد. خودش همه چیزو نابود کرد و بهم ریخت. انگار که دیوونه شده باشه. به کسی چیزی نگو. مسئولیتش با من. » تورمیس همه اینها را برای جمره و بقیه هم تعریف می کند و می گوید که آن دختر دختری بوده چلبی قرار بوده با او ازدواج کند اما سرانجامی نداشته. رویا از تورمیس می خواهد فورا اثری از دختر پیدا کنند و تورمیس می گوید که بهتر است مدارک بیمارستان در ان سالها را ببینند.
عدنان در کوچه تورمیس را همراه عمر و رویا می بیند و فورا این را به چلبی می گوید.
موقعی که علی برای خرید خانه بیرون رفته، افراد اسکندر او را می گیرند و با خود می برند.
عمر بین بیماران بیست و سه سال پیش کسی را پیدا می کند که مشکل با چیزهایی که تورمیس گفته بود یکی است. تورمیس تایید می کند که همان دختر است.
جمره به زنی که پیش او کار می کرد زنگ می زند تا کارش را از دست ندهد. زن با بدخلقی جواب او را می دهد. همان موقع عدنان عکس جمره را نشان زن می دهد تا ببیند او را می شناسد یا نه. جمره که پشت خط است برای لحظه ای شوکه می شود تا این که زن می گوید کسی به این شکل ندیده و خیال جمره را راحت می کند و حتی می گوید که می تواند هرموقع خواست سرکارش برگردد.
بولنت به چلبی در مورد عشق ممنوعه شیمال با راننده می گوید! چلبی حرف های او را باور نمی کند و می گوید: «شیمال همچین دختری نیست! تورمیس هم کسی نیست که از این چیزا بترسه! تورمیس درستکارترین و راستگوترین زنیه که میشناسم. اگه اجازه داده پات رو تو اون خونه بذاری دلیل دیگه ای داره. » و قصد رفتن می کند که بولنت دنبالش میرود.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال شعله های آتش قسمت 30 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال شعله های آتش قسمت 31 مراجعه فرمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *