خلاصه داستان سریال ترکی شعله های آتش قسمت 31

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال شعله های آتش قسمت 31  را برایتان آماده کرده ایم. امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال شعله های آتش قسمت 1

سریال شعله های آتش قسمت 31

بولنت قسم می خورد که رازی بین شیمال و راننده وجود دارد و حتی اضافه می کند: «وقتی علی میخواست بره خیلی به خاطرش گریه کرد. من مطمئنم بینشون چیزی هست. بهت التماس میکنم منو از اینجا دربیار چلبی. » چلبی موقع رفتن فقط می گوید: «منتظر خبر از من باش. »
تورمیس به جمره اسم دختری که همراه چلبی بوده را می آورد و می پرسد: «اجه سرین کانلی چیزیو به خاطرت میاره؟ » جمره چیزی به خاطر ندارد. اوزان از تورمیس می خواهد تا مدارک را برای مقابله با چلبی به آنها بدهد. تورمیس مکث می کند و می گوید: «تو این مدارک چیزی نیست که بگه چلبی باعث اون اتفاق برای اون دختر بوده. تا شب بهم فرصت بدین تا مدارک مهمی رو جمع کنم و خبرتون کنم. »
تورمیس با کمک یکی از دوستان متخصص می فهمد که ضربه از بالا نخورده بلکه کسی با جسم سختی چندین بار به اجه ضربه زده. تورمیس از این که مدرک ثابت کننده ای به دستش رسیده خوشحال می شود که همان موقع چیچک به او زنگ می زند و از تورمیس می خواهد فورا به خانه برگردد. بعد از این تماس چیچک به چلبی که با لبخند بالای سرش ایستاده و این را از او خواسته چشم می دوزد.
جمره مدام می گوید که اسم این زن نوک زبانش است اما نمیداند چطور. بین مدارک مربوط به چلبی چشم جمره به زن عدنان که اثین است می افتد و هردو می فهمند که این همان اثین است.
تورمیس به محض رسیدن به خانه به سمت چیچک می رود و می گوید: «باورت نمیشه چیشد. یه زنیو پیدا کردیم که چلبی قبلا کتکش میزده! » چیچک با بغض از تورمیس معذرت می خواهد و نگاه تورمیس به چلبی می افتد. چلبی با لبخند می گوید: «عجب خیانتی! » اما تورمیس به او درمورد مدارکی نشان می دهد این همه سال چلبی دروغ گفته صحبت می کند و می گوید که می تواند به راحتی این را ثابت کند. لبخند چلبی محو می شود اما بعد می گوید: «همچین چیزی وجود نداره. کسی که اسکندرو با چاقو زد بولنت نبوده که اینو شما هم میدونین! » و رو به تورمیس می کند و می گوید: «تورو به جرم تهمت زدن و اقدام به انحراف قانون و مخفی کردن مدرک جرم. » و رو به چیچک می کند و می گوید: «تورو هم به جرم مجبور کردن به تغییر بازجویی با تهدید و علی رو به جرم اقدام به قاتل عمد میندازم زندان. » و مدارک بیمارستان را از تورمیس می خواهد. چیچک جلو می رود و از تورمیس می خواهد تسلیم چلبی نشود اما تورمیس که ترسیده مدارک را به دست چلبی می دهد.
اوزان به دیدن کمیسر کورکوت می رود تا بتواند راضی اش کند که آدرس خانه ی عدنان را به او بدهد. لحظه ی آخر کمیسر آدرس را به دستش می دهد. از طرفی هم چلبی به عدنان زنگ می زند و از او می خواهد فورا پیش اثین برود و او را به جای امنی ببرد.
رویا و عمر پیش تورمیس می روند تا مدارک را از او بگیرند اما تورمیس می گوید که کمکی از دستش برنمی آید و در را به رویشان می بندد. اما چیچک قبل از رفتن رویا و عمر به آنها خبر می دهد که چلبی تهدیدشان کرده و حتی جای اثین را هم حالا عوض کرده است.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال شعله های آتش قسمت 31 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال شعله های آتش قسمت 32 مراجعه فرمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *