خلاصه داستان سریال ترکی عشق تجملاتی قسمت ۶۳ + زیرنویس و دوبله

کرم حلقه را به صمد میدهد تا به عنوان کادوی سالگرد ازدواج به هولیا بدهد و خودش سر میز می رود .‌عایشه خوشحال است و فکر میکند کرم میخواهد چیزی بگوید. اما صمد و هولیا به آنها ملحق می شوند. صمد کادو را به هولیا میدهد. عایشه با حسرت نگاه میکند و تازه متوجه میشود سالگرد آنهاست و برنامه برای او نبوده است. کرم پیش خودش شرمنده و ناراحت است و به عایشه حق میدهد.
ولکان پیش غنچه در مورد خیانتی که چند شب پیش وقتی با کرم بیرون بودند کرده بود اعتراف میکند. غنچه عصبانی شده و با او قطع رابطه میکند.
نظمیه با رضا بخاطر طرفداری او از مادرش و هدیه خریدن برای او ، قهر است. او دلش میخواهد در خانه ای جدا و مستقل زندگی کنند. رضا تصمیم می‌گیرد کم کم به فکر خانه جدا باشد. آنها با یکدیگر آشتی میکنند.
صبح در شرکت، همه منتظر رای هیئت داور برای انتخاب مدل بین عکسهای عایشه و عکسهای مدل جیدا هستند. عایشه به عنوان مدل انتخاب میشود. جیدا با حرص از اتاق جلسه بیرون می رود.
یلدا خانم، ملاحت و نظمیه و خانم های محله آنها را به خانه اش دعوت میکند. او سعی دارد از زیر زبان ملاحت خانم بکشد که عایشه و کرم از چه زمانی با هم دوست بوده و آشنا شده اند، اما چیزی دستگیرش نمی شود. نظمیه بخاطر علاقه رضا به رقص که سالها آن را کنار گذاشته بوده، او را در کلاس رقص ثبت نام میکند. رضا که ابتدا تصمیم ندارد به کلاس برود، با اکراه و خجالت می رود. هنگام رقص ، یکی از هم محله ای ها که از افراد قهوه خانه است آنجا آمده و از رضا در حال رقصیدن فیلم میگیرد.
جیدا به خانه یلدا آمده و در مورد قرارداد پنج ساله عایشه به عنوان مانکن شرکت خبر میدهد. یلدا میگوید که نقشه ای در سر دارد و به زودی عایشه باید خودش آن خانه را ترک کند و جیدا به عنوان عروس جدید وارد شود.
کرم تصمیم می‌گیرد با عایشه حرف بزند. اما عایشه وقتی میفهمد که ولکان در آن شب به غنچه خیانت کرده، تصور میکند کرم نیز این کار را کرده و با او سر این قضیه بحث میکند و حرف کرم را باور نمی‌کند. کرم باز هم نمی‌تواند با عایشه حرف بزند.
شب، خانواده عایشه به خانه محسن می روند. کرم به حیاط می رود و تصمیم دارد با عایشه صحبت کند. عایشه در بین حرفهای رضا متوجه می شود که آن شب واقعا کرم کاری نکرده و تا صبح در ماشین دم خانه آنها مانده بوده.
او خوشحال می شود و به آشپزخانه می رود، اما همان زمان یلدا پیش او می رود و میگوید که از همه چیز با خبر است و ازدواج دروغین آنها را میداند . او عایشه را تهدید میکند که در صورت گوش ندادن به حرفهای او، همه چیز را به خانواده اش خواهد گفت .
عایشه با بغض به حیاط می رود. کرم یک قوی کاغذی درست کرده و در دستان او میگذارد و به عشقش نسبت به عایشه اعتراف میکند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *