خلاصه داستان سریال عشق اجاره ای قسمت ۱۰ + زیرنویس و دوبله

اسرا میخواهد محل کار خواهرش دافنه را ببیند و با یکی از پسر های محله به آن محله میرود. وقتی امید به سوی شرکت میرود، میبیند که دختربچه ای تک و تنها نشسته است. او برای اینکه مطمعن شود دختربچه گم نشده است کنارش میماند تا والدینش پیدا شوند. اسرا میگوید بخاطر خواهرش آمده زیرا او در محل کارش تنهاست و کسی دوستش ندارد. پسری که اسرا را آورده بود با ماشین می آید و آنها میروند. وقتی امید به خانه اش میرود ،به کمک دافنه سوپ پیاز درست میکنند. مهمان ها که یک زن و شوهر ایتالیایی هستند از راه میرسند. آنها فکر میکنند دافنه دوست دختر امید است ولی امید میگوید در واقع نامزد هستند. دافنه که از تعجب شاخ دراورده، تایید میکند. یاسمین به رستوران نزدیک محل کارش برای دیدن نریمان میرود. در همین حال کورای کفش های دزدیده شده را از اتاق یاسمین برمیدارد. نریمان به یاسمین میگوید که کفش ها پیش اوست و میداند او با ترامبا در ارتباط است. رنگ از رخ یاسمین میپرد. نریمان میگوید:{ نترس به امید چیزی نمیگم. نمیخوام به این زودی ها نابودت کنم} سپس از آنجا میرود و به کورای میگوید کفش را جوری در شرکت پنهان کند. او با دافنه تماس میگیرد و متوجه میشود امید خودش را نامزد دافنه خوانده و سریعا با نجمین آماده میشوند تا به خانه امید بروند. نریمان میخواهد آتش این اتفاق را بیشتر کند. زن ایتالیایی یک نویسنده داستانهای عاشقانه است و با شوهرش چند بوتیک در ایتالیا دارند. آنها کفش های امید را در بوتیکشان میفروشند. سینان و امید و دافنه سر میز شام از مهمانها پذیرایی میکنند. زن در مورد نحوه ی آشنایی امید و دافنه میپرسد، سینان میگوید که دافنه دستیار شخصی امید است. وقتی دافنه در حال ریختن نوشیدنی بود، مهمانها متوجه دستان خالی دافنه میشوند که حلقه نامزدی نداشت. امید میگوید حتما داخل خانه بجا مانده و به اتاق کارش میرود. حلقه ای کم یاب به رنگ آبی برمیدارد و می آید. او جلوی دافنه زانو میزند و حلقه را دستش میکند و به او لبخند میزند. مهمانها میگویند که امید، مرد جنتلمن ایست و حالا وقت بوسیدن است. امید نگاهی عمیق به چشمان دافنه میکند و با انگشت شصت چانه ی دافنه را میگیرد. ولی ناگهان نریمان و نجمین از راه میرسند و بوسیدن امید کنسل میشود..نریمان و نجمین نیز سرمیز شام مینشینند. مهمان ها میگویند که مشتاق دیدن کفش جدید هستند و از امید میخواهند کفش را بیاورد. دافنه سر مهمان ها را گرم میکند و ادای یاسمین و امید را درمیاورد….
ArtemisS