خلاصه داستان سریال ترکی عشق تجملاتی قسمت ۳۲ + زیرنویس و دوبله

شب، بعد از تمام شدن پیک نیک، ولکان غنچه را به خانه می رساند اما قصد دارد به بهانه قهوه به خانه او دعوت شود. غنچه به خاطر داشتن همخانه به او پیشنهاد می دهد که به خانه ولکان بروند. بعد از رسیدن به خانه، ولکان به سرعت شروع به نزدیک شدن به غنچه می کند‌. او معذب می شود و چنین انتظاری ندارد.
وقتی خانواده کرم به خانه برمی گردند، هولیا و صمد با خوشحالی خبر بارداری را می دهند. همگی از خوشحالی تخت تاثیر قرار گرفته و به آن دو تبریک می گویند.
نظمیه، آخر شب از ناراحتی فکر خیانت رضا به او، در حال گریه کردن است و مادر رضا ، ملاحت خانم به او دلداری می دهد. او هم نگران شده و فکر می کند واقعا رضا در حال خیانت کردن است‌‌. ملاحت هوادار نظمیه است و می‌گوید: «اگر رضا بخواهد تو را طلاق دهد او را می کشم». به پیشنهاد او، قرار می گذارند که فردا با مطب دکتر تماس گرفته و به عنوان بیمار به آنجا بروند تا او را از نزدیک ببینند . نظمیه از این پیشنهاد استقبال می کند.
کرم همچنان ذهنش درگیر استاد معمر است. او فکر میکند عایشه هر بار به عمد استادش را به همه جا دعوت می کند تا اتفاقی همدیگر را ببینند.کرم شب با عایشه در این مورد صحبت می کند. عایشه به او می گوید: « من اگر عاشق کسی باشم یا بدانم در حال عاشق شدن هستم او را هرجایی، مخصوصا جایی که رضا و بابا محسن باشند دعوت نمی کنم.». عایشه می خواهد به کرم دلگرمی بدهد تا در مورد رابطه او و معمر اشتباه فکر نکند. کرم در ظاهر نشان می دهد که قانع شده است.
ارکوت در شرکت به فکر این است که با نزدیک شدن به کسی بتواند جایگاه خودش در شرکت را تغییر دهد و پروژه طرح هایش را ارائه داده و طبق تصوراتش، مورد تمجید قرار بگیرد. او ناگهان با دیدن جیدا به او فکر می کند. او آمار جیدا را از آتیلا می گیرد و وقتی می فهمد جیدا مجرد است و دوست پسر ندارد، با ریختن قهوه محبوب جیدا به اتاقش می رود‌. جیدا با ارکوت صحبت می کند. او معلوم است که از گفتگو هدف دیگری دارد ولی ارکوت تصور می کند جیدا واقعاً از او خوشش آمده است.
ولکان صبح وقتی از خواب بیدار می شود، غنچه را در خانه نمی بیند. او از این قضیه که غنچه مثل دیگر دخترها آویزان نیست خوشحال شده است. اما کرم به او اخطار می دهد که شاید این سیاست اوست و حواسش را جمع کند.
هولیا بعد از فهمیدن بارداری اش، به فکر عوض کردن اتاقشان افتاده و برای تصاحب کردن اتاق عایشه و کرم که بزرگ و مناسب تر و رو به استخر است نقشه کشیده است. او صمد را تحت فشار می گذارد که اتاق را از آنها بگیرد، اما کرم به هیچ عنوان قبول نمی کند و به اتاقش وابسته است. حتی درخواست عایشه از او هم تاثیری ندارد. کرم می داند که بچه بهانه است و هولیا اتاق را برای خودش می خواهد.
عایشه با استاد معمر زمان کلاس را تعیین می کنند. کرم مکالمه آنها را شنیده و به سرعت خودش را به کافه مورد نظر در شرکت می رساند تا آنها را زیر نظر داشته باشد. کرم چون علاقه عایشه به کتاب خوان ها را می داند، کتابی دستش گرفته و در کافه نشسته تا نشان دهد به صورت اتفاقی آنجا بوده است.
نظمیه و ملاحت بعد از تعیین وقت مطب دکتر به بهانه مریضی ملاحت، با اسم های ساختگی به مطب می روند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *