خلاصه داستان سریال ترکی عطر عشق قسمت ۱۱۲ + زیرنویس و دوبله

صنم با مک کینان تماس می گیرد و از او خواهش می کند اجازه دهد تا شانسشان را دوباره امتحان کنند و پروژه جدیدی ارائه دهند. مک کینان موافقت می کنند و همه در خانه نهاد جمع می شوند و شروع به کار می کنند. جی جی برای خرید کوفته از مغازه عثمان به آنجا می رود و با لیلا و آیهان در مغازه رو به رو می شود. او به آن ها می گوید در خانه نهاد مشغول کار روی پروژه هستند. لیلا به جی جی می گوید: “اگر به امره خان می گفتید اجازه می داد در شرکت کار کنید. عثمان که به امره حساس شده با عصبانیت می گوید: “چرا باید امره از کار اینها خبر داشته باشد؟ همه می دانند که امره و آیلین دستشان توی یک کاسه است.” لیلا از حرفش پشیمان می شود.
نهاد و محبوبه از اینکه صنم و دوستانش در خانه آنها کار می کنند خوشحالند و از آنها پذیرایی می کنند. در این میان درم به صنم اعتراف می کند که دزدیدن ایده صنم از دفترش کار آیلین بوده و درم از این کار او اصلا خبر نداشته است. صنم می گوید: “وقتی گفتی پروژه را به آیلین نشان داده ای حدس زدم که باید کار او باشد. اشکالی ندارد.” و همدیگر را بغل می کنند. مظفر برای بچه ها غذا می آورد و موزیک تندی پخش می کند تا خواب از سر آنها بپرد و همه را مجبور می کند تا برقصند. از سر و صدای آنها نهاد و محبوبه بیدار می شوند و سکوت برقرار می شود. درم به صنم می گوید: “هنوز نتوانسته ایم شعار پروژه را پیدا کنیم.” نهاد به آنها می گوید: “وقتی برای اولین بار محبوبه را دیدم آنقدر زیبا بود که به نظرم دست نیافتنی می آمد.” صنم داد می زند: “همین است. دست نیافتنی شعار مناسبی است.” همه دست می زنند و می رقصند. بعد از رفتن درم و کارمندها جان به صنم زنگ می زند و می گوید: “فکر می کنم در مورد درم خیلی بی انصافی کرده ام.” صنم می گوید: “باید عذرخواهی کنی.” و ادامه می دهد: “فردا برایت سورپرایز داریم.” درم و صنم قرار گذاشته اند که فردا هردو با هم پروژه را به جان نشان بدهند. فردا همگی با روحیه خوب در شرکت حاضر می شوند و درم شروع به توضیح پروژه می کند. آخرسر جان آن را خیلی می پسندد و می گوید: “اگر مک کینان از این پروژه خوشش نیاید ضرر می کند.” درم به جان خبر می دهد که فردا با مک کینان قرار گذاشتیم تا پروژه را ارائه بدهیم.” جان به خاطر رفتار عجولانه اش از او عذرخواهی می کند و درم می داند که این را مدیون صنم است.
پلین به خواست هیما برگشته و وارد شرکت می شود. جان او را به اتاق کارش می برد و صنم با هیجان و نگرانی آنها را از دور می پاید. پلین به جان می گوید در شرکتی که او در آن کار می کند دنبال یک عکاس حرفه ای می گردند. جان پیشنهاد او را قبول نمی کند و تشکر می کند و پلین دست خالی می رود. صنم از اینکه جان با او به سردی رفتار کرده خیالش راحت می شود.
در محله محبوبه به خاطر اینکه نهاد به او اجازه نداده تا برای فروش محصولات ارگانیک از مغازه استفاده کند. بساط کرده با مظفر مشغول فروش هستند. آیسون به آنها حسادت می کند و می گوید: “ما این همه مالیات می دهیم آن وقت محبوبه خانم از مالیات دادن معاف است.” و دوباره تصمیم می گیرد در کارشان سنگ اندازی کند.
GUN AY

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *