خلاصه داستان سریال ترکی لروکس / همه جا تو قسمت ۱۹ + زیرنویس و دوبله
۷NHVHOTTM7w
ودات و دمیر مشغول صحبت هستند. ودات که دمیر را به خوبی می شناسند، وقتی ماجرای آمدن خانواده لروکس و عصبی بودن دمیر را میبیند، به او میگوید که او بخاطر آمدن خانواده لروکس ناراحت نیست، بلکه بخاطر زخمی که از نداشتن خانواده خورده است ناراحت است و هیچوقت نمیتواند به چیزهایی که دوست دارد اعتراف کند. دمیر حرف او را تأیید میکند.
در قایق اسن خانم، همگی مشغول غذا خوردن و صرف پذیرایی اسن خانم شده و در مورد نقشه صحبت میکنند. اسن خانم از برنامه بچه ها خوشش می آید. فرخ و بوراک سنگ های کمال قایق را میبینند و احساس نگرانی میکنند. جلسه آنها به خیر و خوشی تمام شده و بچه ها به شرکت برمیگردند. همزمان لروکس نیز از خانه به شرکت می آید. عظمیه پیش آیدا و مروه و لروکس آمده و در مورد دوست خوشتیپ دمیر صحبت میکند. کمی بعد، بورا که سر میز مروه گلدان به همراه یادداشت میبیند عصبی شده و پیش مروه میرود و او را صدا می زند تا با یکدیگر صحبت کنند، اما همان لحظه، دمیر، لروکس و مروه را به اتاق خودش صدا می زند. او مروه را بخاطر اینکه بدون هیچ توضیحی پروژه را تحویل ودات داده، مواخذه کرده و از لروکس که مسئول این کار بوده ایراد میگیرد. لروکس میخواهد به دمیر توضیح بدهد که خودش پیش ودات رفته بود، اما دمیر اجازه توضیح به او نمیدهد. مروه میگوید که این اشتباه را تلافی خواهد کرد.
بچه ها در حیاط جمع شده اند و بورا از اینکه تصور میکند مروه به این سرعت با دوست رئیسش آشنا شده عصبی است. آیدا و بوراک به او میگویند که اشتباه میکند و حتما دلیل دیگری وجود دارد.
لیلا و فیروزه در خانه یاد اوستا محرم می افتند و از اینکه او شب باعث نشود برنامه آنها با خانواده لروکس به هم بریزد یا در مورد شوک دادن آنها چیزی بگوید، تصمیم میگیرند با او تماس گرفته و عذرخواهی کنند. لیلا خانم با اوستا محرم تماس میگیرد. اوستا محرم که از لیلا خانم خوشش آمده، با او برای فردا قرار قهوه میگذارد. لیلا خانم از ترس او قبول میکند.
لروکس و مروه به حیاط پیش بچه ها می روند. بورا بین حرفهای لروکس متوجه می شود که ودات او را با مروه اشتباه گرفته است و خیالش راحت می شود.
لروکس هنگام رفتن از شرکت، بابت دعوت شام شب به دمیر یادآوری میکند. دمیر میگوید که قصد آمدن ندارد، اما لروکس خیلی به او اصرار کرده و خواهش میکند.
در خانه لروکس. پدرش در قفل شده یک اتاق را میبیند و به آن مشکوک می شود. مادر لروکس نمیتواند مانع او شود و پدرش دستگیره در را باز کرده و وارد می شوند. آنها با تاریکخانه عکسهای لروکس مواجه شده و شوکه می شوند. همان لحظه لروکس به خانه آمده و وارد تاریکخانه می شود. او میگوید که این سوپرایز هنوز تمام نشده بود و نمیخواست آنها ببینند. او تاریکخانه را بخاطر علاقه پدرش به عکاسی درست کرده بود و دوست داشت خانه اش را شبیه خانه خودشان کند. پدرش خوشحال شده و از اینکه یه دخترش شک کرده بود و فکر میکرد او دروغ میگوید، پشیمان می شود.
آنها حاضر شده و به خانه لیلا و فیروزه خانم می روند. لروکس وقتی متوجه می شود دمیر هنوز نیامده، نگران می شود که او نیاید و آن وقت چه بهانه ای باید برای خانواده اش بیاورد. لیلا و فیروزه که مشغول صحبت میشوند، یادشان می رود که گفته بودند دمیر برادر زاده آنهاست. آنها میگویند که فقط دو خواهر هستند و هیچ برادر و خانواده دیگری ندارند. لروکس هرچه اشاره میکند آنها متوجه نمی شوند. پدر لروکس عصبی و مشکوک شده و از آنها می پرسد که دمیر چه نسبتی با آنها دارد. لیلا و فیروزه شوکه شده و نمیدانند چه بگویند. همان لحظه دمیر رسیده و وارد خانه می شود. پدر لروکس با عصبانیت از او میخواهد پیششان بیاید و در مورد این مسأله توضیح بدهد.