خلاصه داستان سریال ترکی لروکس / همه جا تو قسمت ۲۷ + زیرنویس و دوبله

I879X7xUMJs
لروکس از دمیر میخواهد حالا که خانواده او رفته اند، با خیال راحت از پدرش بخواهد که بیاید، اما متوجه می شود که دمیر کلا با پدرش مشکل دارد ، با این حال دمیر توضیحی به لروکس نمی‌دهد. هنگامی که دمیر میخواهد دستمال را از روی میز بردارد، دستش به گوشی لروکس خورده و گوشی داخل دریا می افتد.
مروه وقتی میفهمد که دمیر و لروکس هر دو نیستند، از اینکه آنها به خیال خالی بودن خانه به آنجا بروند نگران می شود و به آیدا زنگ می زند تا بتوانند نقشه ای کشیده و از رفتن لروکس به خانه جلوگیری کنند. آیدا که به همراه ایبو به جنگل رفته است تا از آن مسیر هدیه ای برای لروکس بیاورند، موتور ایبو خراب شده و در جنگل گیر میکنند. آنها آنتن ندارند و آیدا نمیتواند با مروه تماس بگیرد.او از اینکه مشکلی در تولد لروکس پیش بیاید و دمیر هم به خانه برود استرس میگیرد. ایبو میگوید که او نیز در جریان ماجرا است و از همخانگی لروکس و دمیر خبر دارد.
لروکس که بخاطر گرفتن گوشی داخل آب پریده است، تمام لیاسهایش خیس شده و پایش نیز ضربه خورده است. دمیر برای او لباس خریده و به رستوران می آورد تا عوض کند. اعصاب لروکس به شدت خورد است و گوشی اش نیز خراب شده است. دمیر با خونسردی به حرص خوردن های لروکس میخندد و لروکس یشتر عصبی می شود. در این حین، دریم خانم مدام به دمیر زنگ می زند. دمیر عصبی شده و گوشی را خاموش میکند.
فرخ پیش اسن خانم می رود. اسن خانم از اینکه آنها ناپدید شده و دیگر سراغی از پروژه و نقشه نگرفته‌اند عصبی است. فرخ با ترس به او توضیح میدهد که درگیر کار بوده اند و سپس تولد لروکس را بهانه میکند. اسن خانم از اینکه چرا یه تولد دعوت نشده گله میکند. فرخ توضیح میدهد که تولد خانوادگی است.
ایبو و آیدا وسط جنگل گم شده اند. کمی بعد مردی سر راه آنها آمده و آنها سوار وانت او می شوند و به شهر بر میگردند. آیدا وقتی میبیند گوشی لروکس خاموش است، از ایبو میخواهد که با دمیر تماس بگیرد. اما گوشی دمیر نیز خاموش است. آیدا درمانده و نگران شده و نمیداند باید چه کند. آنها به عنوان اولین مهمان، به خانه لروکس می روند . پدر و مادر لروکس و لیلا و فیروزه خانم حیاط خانه را تزیین کرده و منتظر مهمانان هستند.
لروکس و دمیر سوار ماشین هستند و به سمت خانه می روند. موهای لروکس همچنان خیس است و آب می چکد. او مدام غر می زند و دمیر نیز لابلای حرفهای او به او دستمال میدهد تا موهایش را خشک کند. او برای لروکس گوشی جدید خریده است اما لروکس همچنان از اتفاقی که افتاده عصبی است.
مروه و بورا نیز به خانه لروکس می رسند. عظمیه و سپس فرخ نیز می آیند. کمی بعد دسته گلی بزرگ به خانه می آید که از طرف اسن خانم برای عرض تبریک است .فرخ با دیدن دسته گل استرس میگیرد.
آلارا و بوراک دم خانه لروکس می رسند. آلارا متعجب شده و به بوراک میگوید که اینجا خانه دمیر است، اما بوراک میگوید که او اشتباه میکند. آلارا یادش می آید که وقتی به دستشویی خانه رفته بود، لوازم آرایشی و زنانه دیده بود. او چیزی به روی خودش نمی آورد و بوراک را تایید میکند.انها نیز داخل می روند. پدر لروکس نگاه های بدی به بوراک دارد و از اینکه میبیند همه کارکنان آنجا هستند ولی لروکس هنوز در شرکت است، عصبی شده است.
لروکس و دمیر دم خانه می رسند. دمیر بخاطر آسیب پای لروکس، دستش را دور گردن او انداخته و داخل می برد. عظمیه این صحنه را میبیند و باز هم تصور میکند که بین دمیر و لروکس چیزی است. او با شیطنت به حیاط برگشته و به همه می‌گوید که لروکس آمده است. همه بلند شده تا آماده شوند. لروکس و دمیر به درب خانه می رسند. لروکس در کیفش در حال گشتن کلید است. او و دمیر خیلی به یکدیگر نزدیک هستند. آنها سرشان را نزدیک هم آورده و می‌خواهند یکدیگر را ببوسند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *