خلاصه داستان سریال ترکی عشق تجملاتی قسمت ۹۲ + زیرنویس و دوبله

oB-XV9CbJHw
عایشه با عصبانیت به دست‌شویی رفته و به رفتار کرم فکر میکند. جیدا نیز به دستشویی می اید. او به عمد به عایشه تحقیر آمیز میخندد و به او کنایه می زند و او را آدم سطح پایینی میداند. عایشه عصبی شده و روی جیدا آب می‌پاشد و بیرون می آید. جیدا به شدت حرصش میگیرد. او خودش را پریشان میکند و بیرون می آید.سپس با گریه پیش کرم می رود و به دروغ میگوید که عایشه روی او آب کثیف ریخته و او را کتک زده است. کرم شوکه و عصبی می شود و سراغ عایشه می رود.او با عایشه بخاطر این کار دعوا میکند. عایشه متعحب شده و میگوید که فقط کمی آب روی جیدا پاشیده و او را کتک نزده است. او از اینکه کرم حرفش را باور نمیکند و به جیدا اعتماد دارد، ناراحت و عصبی شده و بیرون می آید.
شب در خانه ، ارکوت و نظمیه به عمد شروع به تعریف از آلمان میکنند. عایشه میفهمد که ارکوت با آن پسر آلمانی حرف زده است. او عصبی می شود و از آنها میخواهد که دیگر راجع به این موضوع صحبت نکنند. وقتی رضا به خانه می آید، از اینکه شام آماده نیست عصبی می شود، اما بخاطر بوسه به دروغ نقش بازی کرده و قربان صدقه نظمیه می رود. بعد از رفتن بوسه او دوباره بداخلاق می شود.
کرم و ولکان به باشگاه می روند. در باشگاه، نرمین که وکیل طلاق کرم بود، پیش او آمده و قرار رستوران را به او یادآور می شود. کرم که حوصله اش را ندارد بهانه می آورد و به بعد موکول می کند. کمی بعد، دختری پیش ولکان آمده و از او دعوت میکند تا با یکدیگر باشند اما ولکان پیشنهادش را رد میکند.
در خانه ملاحت خانم به اتاق عایشه آمده و میخواهد با او حرف بزند. عایشه ابتدا میگوید که کرم را فراموش کرده و از او بابت عدم اعتمادش و ترجیح دادن حرفهای جیدا ناراحت است و دیگر او را دوست نخواهد داشت، اما سپس اعتراف میکند که هنوز کرم را دوست دارد و هرکار میکند نمی‌تواند او را فراموش کند. ملاحت خانم عایشه را دلداری میدهد.
در خانه آقا محسن با کرم در مورد عایشه حرف زده و او را نصیحت میکند. کرم میگوید که دیگر اصلا به عایشه فکر نمیکند و برایش مهم نیست. آقا محسن وقتی میفهمد که عایشه از کارش انصراف نداده و به حرف او گوش کرده است خوشحال می شود.
صبح، ولکان از اینکه کنار غنچه از خواب بیدار شده و برای اولین بار دست رد به پیشنهاد دختران دیگر زده است خوشحال است. غنچه از رفتارهای عجیب او چیزی سر در نمی آورد.
ارکوت دوباره بهجت، پسر آلمانی را در خیابان می بیند. او وقتی عکس خانه و ویلاهای پسر عموی بهجت، قاسم را میبیند به شدت جوگیر شده و به خانه می رود و اصرار دارد هر طور شده عایشه را راضی کند، اما عایشه عصبی شده و به او محل نمیدهد.
عایشه برای پروژه عکاسی به شرکت می رود. کرم به عمد او را اذیت کرده و از همه لباسها و آرایشهای عایشه ایراد میگیرد و چند ساعت وقت همه گرفته می شود. عایشه با مدیر برنامه خود تماس گرفته و از او میخواهد بابت معطل شدنش به کرم تذکر بدهد، زیرا طبق قرارداد او حق چنین برخوردی ندارد. عایشه کرم را مجبور میکند مقابل همه از او معذرت خواهی کند. کمی بعد، نرمین به شرکت می آید. کرم به عمد مقابل عایشه با نرمین صمیمی برخورد میکند و عایشه به شدت حسادت میکند. بهجت به ارکوت زنگ زده و دوباره به او اصرار میکند و میگوید که پسر عمویش قاسم در راه ترکیه است. عایشه از لج کرم رضایت میدهد که به خواستگاری بیایند. کرم در ظاهر با خونسردی برخورد کرده و به اتاقش می رود.
رضا وقتی این خبر را میشنود از اینکه عایشه به این سرعت میخواهد دوباره ازدواج کند عصبی می شود.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *