خلاصه داستان سریال ترکی لروکس / همه جا تو قسمت ۳۲ + زیرنویس و دوبله

ubUnj4rxv8A
همان لحظه عظمیه وارد اتاق می شود. او با تعجب به آنها نگاه کرده و به دمیر خبر میدهد که مهمان دارد. دمیر میگوید هرکسی که هست او را منتظر بگذارد. عظمیه تاکید میکند که مهمان، آقا ییلدیریم است. لروکس دست دمیر را رها کرده و با گریه از اتاق بیرون می آید. همه از دیدن حالت او تعجب می کنند. لروکس به حیاط می رود و گریه میکند. آیدا و مروه پیش او می روند. لروکس از اینکه دروغ های زیادی به دمیر گفته ناراحت است و خودش را مقصر میبیند و از طرفی رفتن او به پاریس با آلارا برایش سنگین است. او میخواهد کمی تنها باشد.
آقا ییلدیریم به اتاق دمیر می رود . او از دمیر بخاطر رسیدگی به پروژه ها و انگیزه ای که به آلارا داده تشکر میکند و او را مسبب نزدیک شدن آلارا به او و شرایط مطلوب اخیر می داند.
لروکس کمی بعد پیش بقیه می رود. بوراک کنجکاو علت حال لروکس است. لروکس به همه می‌گوید که حالش مساعد نیست و از اینکه دروغهای زیادی به دمیر گفته ناراحت است و تصمیم دارد در مورد عملیات چیتا نیز که خودش آن را شروع کرده، به دمیر حقیقت را بگوید. بوراک نگران می شود و سعی دارد نظر لروکس را عوض کند.لروکس میگوید که به دمیر چیزی نمیگوید، اما از بوراک میخواهد که آمدن اسن خانم را لغو کنند. فرخ و بوراک با نگرانی به یکدیگر نگاه میکنند. بعد از رفتن آقا ییلدیریم، دمیر از اتاقش بیرون آمده و از لروکس میخواهد که بروند.
آنها به خانه می روند. دمیر از لروکس میخواهد که مشکلش را برای او توضیح بدهد. لروکس همچنان علت این رفتار دمیر را بخاطر یک دروغ ساده متوجه نمی شود. دمیر میگوید که دروغ او باعث جابجایی خیلی از مهره های دیگر شده و روی چیزهای دیگری تاثیر داشته است. لروکس با عصبانیت به رابطه عاشقانه بین آلارا و دمیر طعنه می زند و با خشم به اتاق دمیر می رود و برای سفر او چمدان می‌بندد. دمیر سعی دارد لروکس را آرام کند. او خودش نیز گریه اش میگیرد. لروکس از دیدن این صحنه متعجب می شود. همان لحظه در می زنند. لروکس دم در می رود و بوراک را میبیند که اصرار دارد بخاطر بهتر شدن حال او برای نهار بیرون بروند. لروکس به ناچار همراه او می رود.
لیلا و فیروزه خانم در کافه راجع به شب گذشته حرف می زنند و از اینکه به هدفشان رسیده اند خوشحالند. آنها تصور میکنند که دمیر و لروکس به کافه آمده اند.
آیدا و مروه که نگران لروکس هستند، پیش ایبو می روند و به او می‌گویند که گوشی لروکس خاموش است. آنها پیش ایبو می روند و از او می‌خواهند که پیش دمیر برود و از لروکس خبری بگیرد.
بوراک و لروکس به رستوران می روند. بوراک بخاطر ناراحتی لروکس تصور میکند که دمیر به او تجاوز کرده است اما لروکس میگوید که چنین چیزی نیست و او اشتباه فکر میکند. بوراک علت ناراحتی بیش از حد لروکس را نمی‌فهمد. آلارا با بوراک تماس گرفته و میگوید که با او کار دارد. بوراک سعی دارد وقت دیگری با او قرار بگذارد اما آلارا به اصرار آدرس رستوران را میگیرد. بعد از رفتن لروکس، آلارا که منتظر رفتن او بوده سر میز پیش بوراک می آید. او با خوشحالی به بوراک خبر میدهد که قرار است با دمیز به پاریس برود و بعد از آن دمیر عاشق او شده و وارد رابطه خواهند شد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *