خلاصه داستان سریال ترکی لروکس / همه جا تو قسمت ۳۴ + زیرنویس و دوبله

یک هفته تمام، هر روز اعضای گروه شرکت آرتمیم معماری، روی پروژه آلارا کار می‌کنند و بالاخره آن را به اتمام می‌رسانند.
آنها به همین مناسبت بعد از یک هفته کار، اتمام این پروژه را در شرکت جشن میگیرند. همگی از روند و نتیجه کارشان راضی و خوشحال هستند.
لروکس به اتاق دمیر می رود‌. او روی میز دمیر پاسپورتش را میبیند و به فکر فرو می رود.

آلارا به شرکت آمده و مدام در مورد سفر پاریس با دمیر صحبت میکند. او به دمیر در مورد رستوران و برنامه های مفرحی که برای سفرشان ترتیب دیده است صحبت میکند و از دمیر میخواهد که به جای دور روز، یک هفته در پاریس بمانند تا علاوه بر کنفرانس کاری خوش بگذرانند. لروکس که گوشه ای ایستاده حرفهای آن را می شنود و حرص می خورد. دمیر به آلارا میگوید که این سفر بخاطر کار است و آنها پروژه های دیگری نیز دارند که باید به آنها رسیدگی کند و همان دو روز کافیست.

 

لروکس با عظمیه صحبت کرده و با ناراحتی میگوید که کاش راهی بود تا دمیر از رفتن به پاریس منصرف شود.اوستا محرم به کافه هپی پای می رود تا به بهانه تبریک شغل جدید لیلا و فیروزه خانم لیلا را ببیند. آنها از لروکس خبر میگیزند و فکر میکنند با آنها قهر کرده است اوستا محرم میگوید که او اخیرا درگیر پروژه ای بوده و وقت نداشته است وگرنه او با کسی قهر نمی‌کند. لیلا و فیروزه خانم از حرفهای اوستا محرم متوجه می شوند که دمیر رئیس شرکت لروکس است. آنها از شنیدن این موضوع شوکه می شوند.

در جشن شرکت، آلارا پیش آیدا و مروه و لروکس می آید و چند دست لباس به آنها نشان می دهد و میگوید در انتخاب آنها برای بردن به پاریس مردد است و میخواهد لباسی ببرد که دمیر خوشش بیاید. او به عمد با حرفهایش میخواهد لروکس را حرص بدهد. لروکس نیز با طعنه به او میگوید که فرد داخل لباس از خود لباس مهم تر است.

دمیر به اتاق خود و دنبال پاسپورتش میگردد. کمی بعد لروکس نیز به اتاق دمیر می رود. دمیر طلبکارانه از لروکس میخواهد که بچه بازی نکند و پاسپورت او را پس بدهد. لروکس میگوید که پاسپورت را برنداشته است. آنها یکدیگر بحث میکنند. وقتی لروکس بیرون می آید، عظمیه پیش او آمده و میگوید که پاسپورت دمیر را برداشته است تا دمیر نرود. لروکس از این کار او ناراحت شده و از او میخواهد که پاسپورت را پس بدهد. همان لحظه دمیر بیرون آمده و پاسپورت را دست عظمیه می‌بیند. عظمیه میگوید که بخاطر شلوغی آن را از روی میز برداشته بود تا گم نشود.

لروکس با ناراحتی بیرون می آید تا به خانه برود. دمیر پست سر او آمده و با اصرار او را سوار ماشین میکند تا با یکدیگر بروند. منی بعد آلارا وقتی متوجه می شود که دمیر وسط مهمانی رفته است متعجب می شود.

در خانه ودات با دمیر تماس گرفته و اصرار دارد تا یکدیگر را شب ببینند، زیرا از سردی رفتار اخیر دمیر ناراحت است و علت این رفتارش را نمی‌داند.شب، بوراک پیش فرخ می رود. فرخ با خوشحالی به او خبر میدهد که غیر مستقیم اسن خانم را لو داده است و او دستگیر شده و دیگر نیازی به استرس و ترس پولشویی نیست.

دمیر به همراه ودات به رستوران می رود. لروکس در خانه تنها است. کمی بعد ، آلارا برای دیدن دمیر دم در آنها می آید. او وقتی میفهمد که دمیر خانه نیست، داخل آمده تا منتظر او بماند.لروکس از دیدن این وضعیت عصبی می شود.

در رستوران ودات سعی دارد از زبان دمیر حرف بکشد تا علت رفتار او را بفهمد. دمیر به او میگوید که سعی کند تنها نباشد و دنبال فردی که میخواهد برود. ودات از حرفهای او سر در نیاورده و از دمیر میخواهد که به فکر تنهایی او نباشد. آنها مشروب خورده و مست میکنند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *