خلاصه داستان سریال ترکی لروکس / همه جا تو قسمت ۱۲ + زیرنویس و دوبله


لروکس از دیدن دمیر شوکه می شود و میفهمد که باز هم خرابکاری بدی کرده است. آقا ییلدیریم که خیلی عصبانی است، قصد دارد با پلیس تماس گرفته و آنها را تحویل دهد. لروکس و آیدا و مروه میگویند که با اسرار بایگانی کاری نداشته اند و فقط برای دادن پاکتی به عنوان هدیه برای حل شدن مشکل بینشان آمده اند. همان لحظه بوراک نیز از راه می رسد. آقا ییلدیریم میخواهد پاکت را باز کند، اما بوراک مانع می شود و میگوید برای بعد بماند. دمیر خیلی عصبانی است و علت کارهای کارکنانش را درک نمی‌کند. آقا ییلدیریم بی توجه به آنها میخواهد با آلارا صحبت کند، اما آلارا میگوید که از طریق دمیر و بخاطر او آمده است. آقا ییلدیریم فعلا به پلیس گزارش نمی‌دهد و به همراه دمیر و آلارا به اتاقش می رود.
در اتاق، آقا ییلدیریم شروط آلارا را میخواند و در مورد آنها با آلارا صحبت میکند. نگاه دمیر روی پاکت روی میز است که لروکس به آقا ییلدیریم تحویل داده بود. آلارا بعد از گفتن شرایطش از اتاق می رود. آقا ییلدیریم با دمیر صحبت میکند و فقط بخاطر آلارا، یک فرصت دیگر به آنها میدهد.
لروکس و بقیه در کافه روبروی شرکت آقا ییلدیریم نشسته اند و منتظرند. اسن خانم که میز بغلی آنها است، وقتی حرفهایشان را می شنود پیش آنها می آید. بوراک از دیدن او شوکه شده و می ترسد، اسن خانم خودش را مشاور شرکت ها معرفی میکند و سعی دارد با راهکار دادن به آنها کمک کند. کمی بعد، بوراک اصرار میکند که همگی به شرکت برگردند، اما لروکس میخواهد تا زمانی که دمیر بیرون می آید بماند.
لروکس، دمیر و آلارا را وقتی که بیرون می آیند تعقیب میکند و به کافه ای که آنها می روند می رسد. او میخواهد داخل کافه برود اما چون جزو لیست مشترکین نیست او را راه نمیدهند. لروکس از درب پشتی وارد شده و لباس خدمتکار می پوشد و سعی میکند به میز آنها نزدیک شود تا حرفهایشان را بشنود. مدیر کافه او را میبیند و می‌خواهد او را بگیرند، اما لروکس فرار میکند.
لیلا و فیروزه خانم تصمیم دارند هرطور شده دمیر و لروکس را عاشق یکدیگر کنند. آنها دم خانه لروکس و دمیر می روند و سعی دارند داخل شوند و با قطع کردن پریز، کاری کنند که آنها مجبور به روشن کردن شمع شده و فضای رمانتیکی ایجاد شود. اما موفق به وارد شدن نمی شوند.‌ آنها به بازار می روند و برای لروکس و دمیر هدیه می‌خرند تا شب به خانه آنها رفته و بتوانند نقشه خود را برای نزدیک کردن آنها و ایجاد فضای رمانتیک عملی کنند.
لروکس به شرکت می رود و با آیدا و مروه نشسته و در مورد اشتباهاتی که انجام داده اند حرف می زنند. لروکس تصمیم می‌گیرد که استعفا بدهد، زیرا خودش را مقصر همه اتفاقات میداند. آیدا و مروه میگویند در صورت رفتن او، آنها نیز استعفا خواهند داد.
کمی بعد دمیر به شرکت می آید، او به همه اعلام میکند که مشکل با آقا ییلدیریم حل شده و به ادامه پروژه خواهند پرداخت. همچنین با جدیت اعلام میکند که روال کار فرق خواهد کرد و بعد از این قضیه ، همه جواب کارهایی که کرده اند را میدهند.
بوراک متوجه می شود که حل شدن قضیه بخاطر نقشه دمیر بوده و آقا ییلدیریم هنوز پاکت را باز نکرده است، و اگر محتوای پاکت را ببیند، دوباره شر درست خواهد شد. او و فرخ در این باره صحبت میکنند که هرطور شده باید آن پاکت را پس بگیرند.
لروکس استعفای خودش را نوشته و به اتاق دمیر می رود. دمیر، آیدا و مروه را نیز صدا زده و در مورد علت رفتن آنها و دادن پاکت، آنها را بازخواست میکند. هر سه آنها در مورد محتوای پاکت اظهار بی اطلاعی میکنند. دمیر متعجب و عصبانی می شود و دنبال کسی که پاکت را به آنها داده، و آنها نیز خود سر و بدون اطلاع آن را برای آقا ییلدیریم برده اند سوال میکند. مروه میگوید که پاکت را بوراک به آنها داده بود. دمیر، بوراک را نیز به اتاقش می خواند اما بوراک در شرکت نیست. دمیر عصبی می شود و سپس برگه استعفای لروکس را پاره میکند و میگوید :«تا وقتی اشتباهاتتون رو تلافی نکردید اینجا میمونین. هرکی بخواد از شرکت بره، هیچ جا نمیتونه کار پیدا کنه.» آنها قبول کرده و سر کارشان برمی‌گردند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *