خلاصه داستان سریال ترکی هرجایی قسمت 108

سلام همراهان عزیز الو سریال در این بخش خلاصه داستان سریال هرجایی قسمت 108 را آماده کردیم.

امیدواریم از مطالعه آن لذت ببرید.

سریال هرجایی قسمت 79

سریال هرجایی قسمت 108

خانواده هارون در عمارت شاداغلو برای مراسم نامزدی حاضر هستند. آنها شب گذشته را در هتل اصلان بی ها گذرانده اند و راحت بوده اند و این که از رابطه آن دو خانواده خبر دارند و اصلان بی ها را مثل دشمن خود می دانند.

نصوخ می گوید: «باید بدانید که نصف آن هتل مال ماست و شریک هستیم. »

یارن وارد اتاق می شود و هارون با دیدن او به نصوخ می گوید: «من از طرف خانواده ام شما را به شهرمان اورفا دعوت میکنم تا با هم بیشتر آشنا شویم. »

اما یارن پیش دستی می کند و می گوید: «چون عمویم هازار به تازگی عمل سنگینی را پشت سر گذاشته برای همین نمیتوانیم دعوت شما را قبول کنیم. »

نصوخ هم حرف یارن را تایید می کند و بالاخره قرار می گذارند مراسم عقد در خانه نصوخ برگزار شود.

در عمارت اصلان بی همه دور میز نشسته اند و شوکران هم به انها ملحق می شود. عزیزه می گوید: «امشب آخرین شب حضور الیف در خانه است و نمیخواهم ناراحتی پیش بیاید. » و به شوکران خیره می شود.

بعد از غذا، فیرات که هنوز به حرف های یارن فکر می کند برای قدم زدن بیرون می رود.

گونول هم با او همراه می شود و به فیرات می گوید: « چه چیزی فکرت را بهم ریخته است؟ با من درد دل کن ما خواهر و برادریم؟ » فیرات می گوید: «یکی را دوست دارم ولی نمیدانم عاشقش هستم یا نه. »

گونول می گوید: «تو عاشق شده ای. برو با او صحبت کن تا دیر نشده. » فیرات می گوید: «به این سادگی که فکر میکنی نیست. »

نصوخ حلقه ازدواج را دست هارون و یارن می کند و همه به هم تبریک می گویند.

خانواده هارون کلی طلا و جواهر به گردن و دست یارن می اندازند اما یارن با بی میلی به هارون می گوید: «چرا به همان آمریکا برنمی گردی و زندگی ات را نمی کنی تا من هم از شر تو خلاص شوم؟ میگویم داداشم حسابت را برسد. »

هارون با بی خیالی می گوید: «من هنوز حساب فیرات را از تو نپرسیدم. به زودی حساب پس میدهی. در ضمن اگر بخواهی من و تو با هم برویم سراغ داداشت. » و خنده ترسناکی می کند که یارن را می ترساند.

میران قبل از خواب سراغ شوکران می رود و از این که کنار هم هستند ابراز خوشحالی می کند.

شوکران هم از مادر میران خاطر ای تعریف می کند و هردو گریه می کنند.

سپس پیش ریان برمی گردد. در همین حال خدمتکارشان علی سفارششان را به اتاق می آورد که یک پاراوان برای عوض کردن لباس است.

سپس میران از علی می خواهد که آن مبل یک نفره ای را که ریان همیشه روی آن می خوابید از جلوی چشمش بردارد.

ریان لباس عوض می کند و برای آوردن آب به آشپزخانه می رود اما در حیاط با عزیزه روبرو می شود. عزیزه می گوید: «اینجا همه چیز حتی میران مال من است. و اجازه نمیدهم ذهن او را بر علیه من تحریک کنی. در آن صورت ممکن است زندگی خودت را هم از دست بدهی. »

ریان می گوید: «من از تو نمیترسم و تو خودت خوب میدانی که در نهایت حقیقت رو خواهد شد.»

ریان به اتاق برمی گردد و عزیزه زیر لب می گوید: «هرچقدر میخواهید تلاش کنید. من همه تلاشتان را به باد خواهم داد. »

سپس سراغ شوکران می رود. شوکران بلند می شود و عزیزه او را تهدید می کند که از خانه او گورش را گم کند.

ولی شوکران یادداشتی دست او می دهد که نوشته: گذشته را تو نوشتی ولی آینده را من خواهم نوشت.

عزیزه با وحشت به اتاقش برمی گردد و از خواندن نت حالش بد می شود و با خود می گوید که بالاخره فرستنده را پیدا خواهد کرد.

صبح وقتی ریان چشم باز می کند میران را در حال تماشای خودش می بیند. میران به او می گوید: «نترس اینجا هیچ وقت اتفاقی نمی افتد که دلخواه تو نباشد. »

ریان می گوید که خیلی دوست دارد مثل زن و شوهر عادی باشند ولی هنوز امادگی اش را ندارد و با کلمات نمی تواند توضیح دهد. میران می گوید: «عشق من به تو بالاتر از این حرف هاست و اگر لازم باشد تا آخر عمر منتظر می مانم.. »

سلطان به گونول می گوید که اگرچه از عزیزه خوشش نمی آید ولی زن سرگرم کننده ای است و همیشه ماجرا خلق می کند.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال ترکی تردید (هرجایی)  قسمت 108 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال هرجایی (تردید) قسمت 109 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

 

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

 

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *