خلاصه داستان سریال ترکی هرجایی قسمت 159

سلام همراهان عزیز الو سریال در این بخش خلاصه داستان سریال هرجایی قسمت 159 را آماده کردیم.

امیدواریم از مطالعه آن لذت ببرید.

سریال هرجایی قسمت 152

سریال هرجایی قسمت 159

هازار به سمت میران شلیک می کند ولی اسلحه را به سنگهای پشت سر میران خالی می کند چون اهل قتل و جنایت نیست.

ریان نفس راحتی می کشد و هازار به میران هشدار می دهد که آنها را راحت بگذارد و در مقابل اعتراض شکران می گوید:« بهتر است جلوی نوه ات را بگیری. این عشق بالاخره او را به کشتن خواهد داد.»

پس از رفتن هازار و ریان شکران میران را التماس می کند که بی خیال ریان شود و او را فراموش کند. اما دیگر برای گفتن این حرفها خیلی دیر است.

آسیه خدمتکار اصلان بی ها جلوی محفوظ را که قصد داشت هازار را با تیر بزند می گیرد و به او می گوید:« قصد هازار مراقبت از ریان است. تو نه تنها مسئول ریان بلکه مسئول اصلان هم هستی. به همکاریت با اصلان ادامه بده و انتقامت را از عزیزه بگیر. در ضمن باید به خانم محترم هم جواب پس بدهی.»

ولی محفوظ عقیده دارد هازار ریان را بین انتقام عشق و خانواده اش قرار داده و باعث عذاب او شده. به هر حال آرام شده و پیش اصلان برمی گردد و وقتی متوجه می شود که او با آزاد قرار ملاقات دارد در دلش می گوید:« تا وقتی به دخترم آسیب نزنی همراهت هستم در غیر این صورت نقشه ات را به هم خواهم زد.»

هازار و ریان به خانه برمی گردند و نصوح را همراه وکیل منتظر می بینند. نصوح از ریان می خواهد طلاق نامه را امضا کند.

ریان علی رغم میل باطنی امضا می کند و در میان حرفهای طعنه آمیز یارن به اتاقش پناه می برد و به ملیکه می گوید:«کم مانده بود میران به دست پدرم کشته شود. برای نجات او هم که شده مجبورم طلاق بگیرم.»

در همین حین عزیزه با داد و بیداد وارد عمارت شاداغلو می شود و شاداغلو ها همگی به سمت او می روند.

عزیزه قبل از آمدن به آنجا برای به هم زدن رابطه ی اصلان و شاداغلوها نقشه ای کشیده و خدمتکارش محمود را به خانه ی اصلان می فرستد و تا از خانه ی او چند تا عکس که اصلان از خانواده ی شاداغلوها انداخته بدزدد.

عزیزه در عمارت شاداغلو به نصوح می گوید:« این دفعه برای صلح آمده ام بیشتر از این نمی خواهم خانواده هایمان عذاب بکشند. برای نشان دادن حسن نیتم تصمیم گیری در هیئت مدیره ی هتل را به شما واگذار می کنم و فردا در میدان میدیات جلوی چشم همه منتظر جواب شما هستم.»

ریان با شنیدن این حرفها احساس می کند معجزه ای رخ داده و خدا به دعاهای او پاسخ داده است.

فورا با میران تماس می گیرد و با خوشحالی می گوید:« دیگر لازم نیست طلاق بگیریم چون عزیزه برای صلح آمده است.»

میران که می داند مادربزرگش باز حتما نقشه ای دارد برای اینکه دل ریان را نشکند به او می گوید:« من به مادر بزرگم نه اما به قلب تو ایمان دارم. حتی طلاق هم نمی تواند ما را از هم جدا کند.»

اصلان و آزاد در کافه ای همدیگر را ملاقات می کنند. اصلان می گوید:« عزیزه به خانه ام آمد و مرا تهدید کرد.» آزاد از اینکه باعث دردسر او شده عذرخواهی می کند و اصلان را برای شام به خانه شان دعوت می کند.

میران عروسک گل خانم را که در خانه ی شکران جا گذاشته بود به عمارت اصلان بی می آورد و آن را در گوشه ای انداخته به دیدن عزیزه می رود و به او می گوید:« عجیب است که مرا مجبور کردی به آزاد تیر بزنم و آن وقت خودت برای صلح به خانه ی شاداغلو رفتی. داری از چه کسی مراقبت می کنی؟ چرا وقتی چشمت به اصلان افتاد سکوت کردی؟»

عزیزه داد می زند:« من سعی دارم از شما محافظت کنم ولی تو با دشمن هم پیمان شدی و دست از او نمی کشی. قرار بود با فدا کردن جان خودم انتقام بگیرم و همه چیز به پایان برسد ولی تو مانع شدی و بخاطر اینکه به خطر نیفتی مجبور به سکوت شدم.»

در همین حال وکیل دادخواست طلاق را نزد میران می آورد او هم امضا می کند و به عزیزه می گوید:« من ریان را طلاق می دهم تا در امان باشد بعد حساب هازار را خواهم رسید. اگر در کارم دخالت نکرده بودی تا حالا هازار کشته شده بود ولی هر بار مانعم شدی.» عزیزه با خوشحالی و البته تردید به او خیره می شود.

در عمارت شاداغلو نصوح عقیده دارد که عزیزه دروغ گفته و قصد صلح ندارد. در این بین آزاد از راه می رسد و وقتی می شنود که عزیزه برای صلح آمده با تعجب می گوید:« همین چند لحظه پیش اصلان به من گفت که عزیزه به خانه اش رفته و او را تهدید کرده.»

جهان می گوید:« ما نیت عزیزه را می دانیم ولی بهتر است که پیشنهاد او را فعلا قبول کنیم و زمان بخریم.» به این ترتیب نصوح تسلیم می شود.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال ترکی تردید (هرجایی)  قسمت 159 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال هرجایی (تردید) قسمت 160 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *