خلاصه داستان سریال ترکی هرجایی قسمت 166

سلام همراهان عزیز الو سریال در این بخش خلاصه داستان سریال هرجایی قسمت 166 را آماده کردیم.

امیدواریم از مطالعه آن لذت ببرید.

سریال هرجایی قسمت 166

عزیزه به خانه اصلان می رود تا با او صحبت کند اما کسی در را باز نمی کند. محمود قفل در را باز می کند و داخل می شوند.

عزیزه به اتاق اصلان می رود و در کمد را باز می کند و عکس های مختلفی از ریحان را در آن می بیند و می فهمد که هدف اصلان از آمدن به میدیات ریحان است.

از آن طرف گونول تصمیم می گیرد از کار اصلان سر در بیاورد.

چون فکر می کند اگر اصلان عاشق ریحان باشد او هم می تواند میران را داشته باشد و برای همیشه از شر ریحان خلاص شود اما فکر می کند که اصلان هم یکی از مردوزهای عزیزه است که آمده تا رابطه میران و ریحان را به هم بزند.

اصلان وقتی به خانه اش می رسد با عزیزه رو به رو می شود.

عزیزه دوباره علت آمدنش به میدیات را می پرسد و اصلان می گوید: «اینجا موندن من ارزشش رو داره!» عزیزه که می داند او عاشق ریحان است خانه اصلان را ترک می کند و اصلان متوجه می شود که عزیزه عکس های ریحان را دیده و به روی او نیاورده است.

میران به پشت بام شاداغلو برای دیدن ریحان می رود و با دیدن او به خاطر رفتارش از او عذرخواهی می کند. ریحان گریه می کند و می گوید: «زندگی ما انقدر پایه های سستی داره که با یه وزش باد از هم می پاشه. من تحملش رو ندارم. قراره پیش مادرم برم.»

میران می گوید: «نباید از هم جدا بشیم. من این اجازه رو به تو نمی دم.»

در عمارت اصلان بی عزیزه با خود می گوید: «میران فدای ریحان شد. اجازه نمی دم اصلان هم فدای این دختر بشه.»

گونول سراغ فیرات می رود و سراغ میران را از او می گیرد. فیرات می گوید: «می دونم چشمت هنوز دنبال میرانه ولی اون دیگه غیر از ریحان نمی تونه کس دیگه ی رو دوست داشته باشه. بهتره فراموشش کنی.»

اما گونول تصمیم گرفته هرطور شده میران را مال خودش کند و با دیدن عزیزه هم با خشم می گوید: «تو هیچ وقت برای من ارزش قائل نشدی و منو نادیده گرفتی ولی من خودم تصمیم می گیرم. هر چی که بهم تعلق داره از تو می گیرم.»

در عمارت شاداغلو ریحان تمام شب را منتظر تلفن میران می ماند ولی میران برای بازگرداندن زهرا به خانه دنبال او رفته است.

ریحان به آشپزخانه می رود و تا صبح غذا می پزد و صبح وقتی با آزاد رو به رو می شود آزاد به او می گوید: «می دونم در عذابی. انگار تقدیر همه ما این بود که به عشقمون نرسیم.»

ریحان جواب می دهد: «این تقدیر نیست. ما مسئول رفتارهای خودمون هستیم.» هاندان وقتی آنها را کنار هم می بیند با زهرا تماس می گیرد و می گوید: «ریحان و میران طلاق گرفتن. من می ترسم آزاد دوباره به سمت ریحان کشیده بشه. بهتره برگردی و مراقب دخترت باشی.»

زهرا همراه میران به میدیات برمی گردد و به میران قول می دهد که به زودی همه چیز را درست خواهد کرد و مشکلات را از ریشه حل خواهد کرد.

در عمارت شاداغلو هارون از حنیفه می شنود که او 35 سال است که در خانه نصوح خدمت می کند. او به محفوظ زنگ می زند این را به او اطلاع می دهد.

اصلان و محفوظ که خیال می کردند حنیفه 29 سال است به نصوح خدمت می کند متوجه می شوند وقتی حنیفه در خانه نصوح استخدام شده هازار تنها 14 سال داشته و هنوز با دلشاه آشنا نشده بوده پس موضوع انتقام عزیزه نه مربوط به هازار بلکه چیز دیگری است که عزیزه و حنیفه از آن خبر دارند. اصلا فورا به دیدن حنیفه به خانه شاداغلو می رود.

بالاخره زهرا به خانه شاداغلو می رسد و با استقبال اهالی منزل رو به رو می شود ولی زهرا با ناراحتی فریاد می زندو می گوید: «میران و ریحان طلاق گرفتن و من باید اینو از هاندان بشنوم.» همه از هاندان شاکی می شوند و او هم می گوید از پسرش حمایت کرده است.

زهرا دنبال عروسک گل می گردد تا نامه دلشاه را به میران نشان بدهد ولی عروسک گم شده و زهرا درمانده می شود.

نصوح او را به گوشه ای می برد و می گوید: «این هازار بود که مهمت اصلان بی رو به قتل رسوند. ریحان و میران نمی تونن با هم باشن.»

ریحان این را می شنود و در مورد اینکه پدرش قاتل باشد به شدت نگران می شود.

اما اصلان که برای صحبت با حنیفه آمده او را داخل خانه میران می برد تا کمی آرام شود و ریحان به او می گوید میران نباید از اینکه پدرش به دست هازار به قتل رسیده باخبر شود و اصلان قول می دهد به کسی چیزی نگوید.

اما میران که همانجا در پشت بام خانه اش شاهد جر و بحث زهرا با شاداغلوها بود، صدای ریحان و اصلان را می شنود و با حیرت به آنها خیره می شود.

در طرف دیگر زهرا به نصوح می گوید: «هازار مهمت اصلان بی رو نکشته چون میران پسر خود هازاره.» قلب نصوح با شنیدن این حرف می گیرد.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال ترکی تردید (هرجایی)  قسمت 166 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال هرجایی (تردید) قسمت 167 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم