خلاصه داستان سریال ترکی گودال قسمت 211

در این مطلب خلاصه قسمت 211 سریال گودال را برای شما عزیزان آماده کردیم ، امیدوارم از مطالعه آن لذت ببرید .

سریال گودال قسمت 199

سریال گودال قسمت 211

ادریس در آغوش یاماچ جان می دهد.

و یاماچ که شوکه شده و به سرش زده، مدام اسم دارویی را می آورد و خیال می کند به وسیله ی آن دارو می تواند پدرش را برگرداند.

بعد از آن یاماچ، ادریس را خودش غسل می دهد و در قبرستان کوچوا به خاک میسپارد.

او با گریه کت و شلوار و تسبیح پدرش را جلوی در خانه می گذارد و تنها و غمگین غیبش می زند.

سلطان وقتی در را باز می کند و وسایل ادریس را می بیند متوجه موضوع می شود و گریه می کند.

از طرفی شبی که ادریس کشته شد، یوجل ، جلیل تمساح و آذر کورتولوش و افسون که همگی در آن اتفاق نقششان را ایفا کرده اند دور هم بالای بامی جمع می شوند و در مورد اتفاقی که افتاده صحبت می کنند. آذر انتقام گرفته شده از یاماچ را کافی نمی داند اما یوجل می گوید: «هیچ پسری رو دیدی که پدرش رو کشته باشه؟ حالا گودالی که یاماچ توش گیر کرده خیلی عمیقه! »

وارتلو در خواب می بیند که پدرش برای اولین بار برای ناهار به خانه ی او و سعادت آمده است.

اما وقتی در را باز می کند کسی پشت آن نیست… او دلش شور می زند و از خواب می پرد.

ناگهان صدای بلند و خش دار جومالی به گوش همه ی بندها می رسد: «وای! بابام! بابام رفت… عوضی ها شما چرا نمیمیرین؟

این دنیا برای ادریس کوچوالی با اون عظمت نموند فکر میکنین برای شماها میمونه؟! بیدار شید… »

شش، هفت نگهبان زندان جلودار جومالی نیستند و او همه را پس می زند و به گوشه ای پرتاب می کند و همچنان ضحه هایش بلند است.

وقتی صدای او به گوش بند عمو و سلیم و بقیه می رسد همه بهت زده و غمگین گریه می کنند.

سلیم که روی تخت دراز کشیده به آرامی و بدون حرکت به گوشه ای خیره شده و گریه می کند.

متین و کمال و جلاسون هوای عمو را دارند و او را در گوشه ای می نشانند.

وارتلو که در بند جداگانه ای زندانی است، به یاد روزی که مادرش را از دست داده بود می افتد.

شخصی که از طرف آذر فرمان گرفته، پشت سر وارتلو تفی روی زمین می اندازد. وارتلو به جای گریه کردن، نفرت و خشم از چشمانش می بارد.

او با کسانی که از طرف آذر برای اذیت کردن و کشتنش مامور شده اند درگیر می شود و همه شان را مغلوب می کند. دکتر زندان برای آرام کردن جومالی مجبور می شود از آمپول آرامبخش استفاده کند.

مردم محله بعد از شنیدن خبر مرگ ادریس یکی یکی وارد قهوه خانه می شوند و تسبیح های خود را به نشانه ی ادای احترام روی میز ادریس می گذارند.

آذر، افسون و یوجل و تمساح را برای شام در خانه اش جمع کرده و انها درمورد آینده ی گودال تصمیم می گیرند.

افسون خیال می کند که دیگر بعد از در زندان بودن پسران ادریس و کشته شدن خود او، به راحتی می تواند گودال را به دست بیاورد.

او نقشه ای روی میز می گذارد و ساختمان های تجاری ای که قصد دارد انها را در گودال بسازد نشان می دهد اما اذر می گوید که متوقف کردن ان همه خانواده ی مسلح به این آسانی نیست.

یوجل می گوید: «این خانواده هایی که میگین فقط از کوچوالی ها فرمان میبرن.

و خیلی به هم وابسته و متحدن. به غیر از یه کوچوالی کسی نمیتونه بین اونا نفوذ کنه. »

او آکین را به همه معرفی می کند و در مورد همکاری و شراکت با آکین حرف می زند. همه نظر یوجل را قبول می کنند.

افسون که مدت هاست برای به دست اوردن گودال هزینه ی زیادی کرده سهم بیشتری برای خود قائل است و رو به آذر و تمساح می گوید: «یه سال بهتون وقت میدم هر بهره برداری ای میتونین بکنین! بعدش گودال مال منه. من با این هزینه ای که کردم میتونستم نصف استانبول رو به دست بیارم اما پدرم به خاطر گودال کشته شد نه نصف استانبول! »

یوجل حرف های افسون را تایید می کند و همه قبول می کنند.

یاماچ مثل دیوانه ها در خیابان های شهر می چرخد و به هرکسی که می رسد داروی کلونیا می دهد و این کارش باعث اذیت و آزار مردم می شود.

عده ای او را متوقف می کنند و یاماچ که شباهت زیادی به علیچو پیدا کرده به میله ای می چسبد و تا شب تکان نمی خورد. پرستارهای آسایشگاه روانی او را سوار امبولانس کرده و با خود می برند.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان  سریال گودال قسمت 211 لذت برده باشید. در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال گودال قسمت 212 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *