خلاصه داستان سریال ترکی گودال قسمت 212

در این مطلب خلاصه قسمت 212 سریال گودال را برای شما عزیزان آماده کردیم ، امیدوارم از مطالعه آن لذت ببرید .

سریال گودال قسمت 199

سریال گودال قسمت 212

جومالی بعد از به هوش آمدن در اتاق دکتر زندانف بلافاصله شروع به تهدید دکتر می کند و می گوید: «منو بفرستین برم! باید انتقام پدرمو بگیرم. »

دکتر گوشش به حرف او بدهکار نیست. جومالی هم عصبانی می شود و میله ی تخت را همراه با دستبند از جا جدا می کند و شروع به ریخت و پاش وسایل دکتر می کند. وقتی نگهبان های زندان وارد اتاق می شوند، جومالی آنها را هم کتک می زند و در نهایت با امپول بیهوشش می کنند و به انفرادی می فرستند.

یاماچ در تیمارستانی بستری شده و مدام روی یک صندلی می نشیند و به گوشه ای خیره می شود. او گاهی صحنه ی شلیک به پدرش را به یاد می آورد و دیوانه تر می شود.

در گودال، سلطان وسایل رئیس خانواده را با بی میلی به آکین می دهد و او را به آرزویش می رساند.

سپس خانم های کوچوالی یک به یک دست آکین را به نشانه قبول ریاست او می بوسند. این اتفاق در محله هم می افتد.

کمی بعد اکین به تنهایی به دیدن آذر می رود. یکی از دوستان کاراجا او را تا دم در خانه ی آذر تعقیب می کند.

آذر به آکین می گوید شراکتشان به این صورت خواهد بود که آکین جنس های او را در گودال بسته بندی کند و کار حمل و نقل را انجام دهد و جنس ها را به مشتری ها تحویل بدهد و در آخر پول را هم به آذر بدهد.

اما اکین که چنین شراکتی را قبول ندارد با تمسخر با آذر صحبت می کند و به او می گوید: «تو گودال بدون اجازه ی کوچوالی ها نمیتونی کاری کنی! ما میتونیم شراکت کنیم اما با قانون های من! »

او از خانه ای آذر بیرون می رود. آذر با یوجل تماس می گیرد تا او را در جریان این قضیه بگذارد اما یوجل جواب او را نمی دهد.

همان شب آذر با افرادش به محله ی گودال حمله می کند تا خودی نشان بدهد و قدرت نمایی بکند. او به پای چند نفر از اهالی شلیک می کند و وارد قهوه خانه می شود و به آکین می گوید: «اگه به دردم بخوری، میتونی رئیس گودال باشی! اگه به دردم نخوری اجازه نمیدم! »

آذر که دیگر محله را خانه ی خودش می داند در قهوه خانه برای خودش چایی می ریزد و بعد از تحقیر اکین از انجا می رود.

یوجل در خانه ی کوچکش با همسر و فرزندش زندگی ساده و آرامی برای خود ساخته و حوصله ی مشکلات آذر و اکین را ندارد.

آکین سراغش می رود و از او می خواهد طبق قرارشان اذر را کنترل کند. اما یوجل می گوید: «اگه به حرف افسون و آذر گوش ندی، بهت رحم نمیکنن! طرف حساب تو دیگه من نیستم. اونا هستن. »

آکین که حسابی از این اتفاقات به هم ریخته به محله زندگی یکی از دوستان قدیمی اش می رود تا کمی آنجا ذهنش را آرام کند. دوست اکین بعد از شنیدن حرف هایش به او می گوید: «بهترین راه اینه که “چشم” و “بله هرچی شما میفرمایید” بگی و به موقعش بهشون خنجر بزنی. اگه خودتم نتونی یکیو پیدا کنی که این کارو واست بکنه. »

کاراجا که به کارهای برادرش مشکوک شده با دوست خود دیدار می کند و اطلاعات رفت و امد اکین را می گیرد.

او با اطمینان می گوید: «اکین استحقاق نوه ی ادریس کوچوالی بودن رو نداره. »

در خانه، سعادت در اتاقش غمگین نشسته و اشک می ریزد. داملا او را دلداری می دهد و می گوید: «خب معلومه. مردی که پدرش مرده باشه همین حرف هارو میزنه. ممکنه بگه دوستت ندارم و حتی خودمم دوست ندارم و نمیخوام برگردم… »

کاراجا وقتی خبر حمله اذر به محله را می شنود تصمیم می گیرد پنهانی از خانه بیرون برود و سر و گوشی آب دهد. داملا و سعادت در این کار به او کمک می کنند.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان  سریال گودال قسمت 212 لذت برده باشید. در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال گودال قسمت 213 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *