خلاصه داستان سریال ترکی گودال قسمت 227

در این مطلب خلاصه قسمت 227 سریال گودال را برای شما عزیزان آماده کردیم ، امیدوارم از مطالعه آن لذت ببرید .

سریال گودال قسمت 199

سریال گودال قسمت 227

شخصی با عصبانیت و همراه افرادش وارد گودال می شود. جوانان محله جلوی ماشین او را می گیرند و اجازه پیش روی نمی دهند و وقتی یاماچ اجازه ورود به انها را می دهد پسر جوان وارد قهوه خانه می شود و خودش را پسر کنعان معرفی می کند و می گوید: «به خاطر داداشت جومالی بابای من روده هاش پاره شده و تو بیمارستانه! دعا کن نمیره! » یاماچ قضیه را از مدد می پرسد و بعد از مرد جوان می پرسد که چه کاری می تواند برایش بکند. او می گوید: «داداشتو به من تحویل بده بقیه شو خودم حل میکنم. اگه هم به حرفم گوش ندی، یه مهماتی دارم که میتونم کل محله تونو نابود کنم و توام زیر آوارش میمونی! تا فردا شب بهت وقت میدم! » آکین از یاماچ می خواهد تا خودش مسئله را حل بکند اما یاماچ تصمیم می گیرد فورا جومالی را پیدا بکند. آکین که از وجود او حرص می خورد به دوستش می گوید که باید فورا به آذر خبر بدهند تا او فکری به حال یاماچ بکند. آذر که چند روزی است خودش را در یکی از انباری ها زندانی کرده و فقط با افرادش تمرین می کند جواب او را نمی دهد.
وارتلو که تمام روز را در زندان کار کرده، برای گرفتن حقوق روزانه اش می رود اما متوجه می شود که مسئول انجا، آنقدری که باید به او پول نمی دهد و وارتلو هم عصبانی شده و او را بیهوش می کند و حقش را برمیدارد!
افسون تمام روز بی حوصله در خانه نشسته که مقبوله نگرانش می شود و دلیلش را می پرسد. افسون فقط می گوید که یاماچ قرار بوده به او ثابت بکند که همه چیز آن طوری که او فکر می کند نیست. مقبوله می گوید: «خداروشکر مرد و نتونست بیشتر از این مغزت رو شست و شو بده! » افسون با بی حوصلگی به اتاقش برمی گردد که آکین به او زنگ می زند و خبر زنده بودن یاماچ را می دهد. افسون با عجله آماده می شود و از خانه بیرون می رود.
یاماچ به دیدن جومالی می رود و تهدیدهای پسر کنعان را به او خبر می دهد و با اطمینان می گوید که این مسئله را خودش حل خواهد کرد.
افسون به یاماچ زنگ می زند و یاماچ با هیجان به او می گوید: «همش کار تو بود نه؟ ولی میبینی که زنده ام! » افسون می گوید که او کاری نکرده و یاماچ می گوید: «انتظار نداری که حرف رو باور کنم! درست وقتی از خونه تو زدم بیرون بهم حمله شد. » افسون فقط می گوید: «حالا که زنده ای به قولت عمل کن و هرچیزی که میدونی رو بهم بگو. امشب. » یاماچ هم قبول می کند.
یاماچ سراغ شنول می رود و از او می پرسد که کسی به اسم کنعان را می شناسد یا نه؟ شنول هم می گوید که بالادست او مرتضی جوجه فسقلی است! انها کارخانه ای دارند اسلحه های قاچاقی از امریکا را وارد می کنند. یاماچ از او می خواهد تا کارخانه ی کنعان را نشان او بدهد. شنول و یاماچ به کارخانه می روند و خوب آنجا را زیرنظر می گیرند.
وارتلو که از مدد خواسته به ملاقاتش بیاید، با دیدن او در آغوشش می گیرد و بعد پنهانی بسته ی پول ها را به دست او می دهد تا به یاماچ برساند.
افسون منتظر یاماچ است که کسانی به او حمله می کنند و با اسلحه ماشینش را به رگبار می بندند. افسون با وحشت از انجا دور می شود و زیرلب یاماچ را فحش می دهد و می گوید: «میدونستم نباید بهت اعتماد کنم! » یاماچ وقتی به محل قرارشان می رسد افسون را می بیند که در حال فرار است و از این رفتار او تعجب می کند!
طبق خواسته ی وارتلو و به دستور یاماچ، جوانان محله پولی که وارتلو فرستاده را به دست مادر امره می دهند و برای خانه ی فقیرانه اش وسایل و مایحتاج می خرند.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان  سریال گودال قسمت 227 لذت برده باشید. در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال گودال قسمت 228 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

2 دیدگاه‌

  1. King گفت:

    این که قسمت 223 هست گذاشتین برای 227 درست کنین لطفا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *