خلاصه داستان سریال ترکی گودال قسمت 228

در این مطلب خلاصه قسمت 228 سریال گودال را برای شما عزیزان آماده کردیم ، امیدوارم از مطالعه آن لذت ببرید .

سریال گودال قسمت 199

سریال گودال قسمت 228

افسون با حال پریشان به خانه می رسد و مقبوله دلیلش را می پرسد.

افسون می گوید که در مورد یاماچ حق با او بوده و همه چیز را تعریف می کند… درست چند ساعت قبل وقتی اکین به افسون زنگ زده و خبر زنده بودن یاماچ را داده بود، مقبوله که حرف های او را شنیده بود به چند نفر از افرادش دستور می دهد تا افسون را تعقیب کنند و با نوشتن نماد گودال روی ماشینشان به او حمله کرده و افسون را بترسانند.

مقبوله که به چیزی که خواسته رسیده، لبخند رضایت مندانه ای می زند.

فادیک به انباری می رود و با عصبانیت از آذر می خواهد که خودش را جمع کند و همراه او به خانه بیاید. آذر هم که نمی تواند به مادرش نه بگوید قبول می کند.

یاماچ طبق قرارش با داهان، به یکی از مکان های او می رود و شنول را به جای جومالی در حالی که صورتش را هم پوشانده به دست او می دهد.

داهان لبخند میزند تا اینکه یاماچ سرپوش شنول را کنار می زند و می گوید: «واقعا فکر کردی من داداشم رو به تو میدم؟! »

داهان به افرادش دستور می دهد تا به طرف یاماچ اسلحه بگیرند. یاماچ با بی خیالی سوت بلندی می زند و همه جونان گودال را که انجا استتار کرده و لباس های کارگرها را پوشیده بودند صدا می زند. تعداد گودالی ها خیلی بیشتر از افراد داهان است و او را مجبور به عقب نشینی می کند.

یاماچ هم می گوید: «بعد از این گودال تو گودالش منتظر نمیمونه تا آدم هایی مثل شما در موردش حرف های بزرگتر از دهنشون بزنن! » بعد می گوید: «یا همین الان و همینجا دست منو میبوسی و قسمتی از گودال میشی یا از این دیار گورتون رو گم می کنید و میرید. هرچیزی که مال تو بود بعد از این مال گوداله! »

یاماچ هم بعد از گرفتن کارخانه از دست داهان، مدیریت آن را به شنول می دهد.

ملیحه به ملاقات عمو می رود و به او در مورد این که دوباره سرطانش برگشته می گوید. اما بعد می گوید: «اینجا اومدم تا یه چیز دیگه رو بگم. مگین وقتی یه راز رو دونفر میدونن دیگه اسمش راز نیست. از اون دو نفر یکیشون به رحمت خدا رفت… ادریس میگفت نباید کسی اینو بفهمه اما من اومدم تا به تو بگمش… »

عمو با تعجب و کنجکاوی می پرسد که قضیه چیست؟ ملیحه کمی هول می کند و بلند می شود تا برود اما قبل از رفتن دوباره برمی گردد و دم گوش عمو همه چیز را به او می گوید و می رود.

وکیل به دیدن سلیم می رود و به او می گوید که تا هفته دیگر حتما حکم آزادی شان را خواهد گرفت بعد سلیم پیش بقیه می رود که رئیس پلیس به همراه افرادش به اتاق انها می آید و از زیر تخت سلیم و بقیه چاقو و پیچ گوشتی پیدا می کند. سلیم پوزخندی می زند و می گوید: «اصلام معلوم نیست که خودتون اونارو جاساز کردین! »

سلطان مدام از اکین می خواهد تا امانتی های رئیس گودال را به یاماچ تحویل بدهد. اکین هم که این موضوع برایش سخت است بالاخره به قهوه خانه میرود و آنها را تحویل یاماچ می دهد. یاماچ هم آنجا همه را دور خودش جمع می کند و با صدای رسا می گوید: «همه باید بفهمن که استانبول در گوداله! تا وقتی بفهمن هیچکس در امان نخواهد بود.

فقط کسایی که بلد باشن مرد و مردونه کنارمون باشن از این مبارزه جون سالم به در میبرن. با منید؟! » همه یک صدا بلند می شوند و فریاد می زنند و قبول می کنند.

بعد یاماچ میپرسد اگر کسی سوالی دارد بپرسد. آکین می گوید: «این حرف هایی که میزنی به جای محافظت از گودال بهش آسیب نمیزنه؟ » یاماچ خیره به آکین می ماند و همه را مرخص می کند. بعد رو به او می گوید: «تو سعی داری چیکار کنی؟! »

آکین می گوید: «من فقط فکر میکنم تصمیمت اشتباهه. هرچقدر ما به اونا حمله کنیم اونا بیشتر بهمون حمله میکنن. امانتی که به من سپرده شده چاقو و فندک و تسبیح نیست.

گودال به من سپرده شده و من مجبورم از اون محافظت کنم. تو خیلی بهتر از من اینو میدونی.

تو با این کارا از گودال محافظت نمیکنی فقط اونارو تو آتیش میندازی. » یاماچ می گوید: «تو هیچی نمیدونی. قبل از این که تمام عزیزانت تک به تک جلوی چشمت ازت گرفته بشن و قبل از این که بارها در مبارزه ای که برای حفاظت از اونا میکنی شکست بخوری، نمیتونی درکم بکنی. »

و بعد مرخصش میکند. آکین سراغ کوکتای می رود و به او با خوشحالی می گوید که یاماچ سوتی بزرگی داده است!

افسون به دیدن آذر می رود و به او می گوید که یاماچ زنده است و باید این بار طوری که دیده نشوند و آسیب نبینند کار یاماچ را تمام بکنند.

اما آذر می گوید که خودش تن به تن و با دست های غیر مسلحش او را خواهد کشت و به حرف افسون گوش نمی دهد و همان موقع به یاماچ زنگ می زند و او را به جنگ تن به تن فرا میخواند! یاماچ هم با کمال میل قبول می کند.

 

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان  سریال گودال قسمت 228 لذت برده باشید. در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال گودال قسمت 229 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *