خلاصه داستان سریال ترکی گودال قسمت 243

در این مطلب خلاصه قسمت 243 سریال گودال را برای شما عزیزان آماده کردیم ، امیدوارم از مطالعه آن لذت ببرید .

سریال گودال قسمت 199

سریال گودال قسمت 243

آذر وقتی می فهمد که برادرش قدیر را گودالی ها گروگان گرفته اند خیلی عصبانی می شود اما وقتی سعی می کند عصبانیتش را کنترل بکند، بولنت با سرکوفت زدن به او عصبانی اش می کند. همان موقع یاماچ به آذر زنگ میزند و با تماس تصویری از او می خواهد تا گوشی را بولنت بدهد.

یاماچ به او نشان می دهد که مشغول سوزاندن پول هایش است و می گوید: «اگه جای دخترامونو نگی، همه پول هات نابود میشن! »

بولنت دست و پایش را گم می کند و می گوید: «دست به پولام نزن. جای دخترارو میگم! »

آذر سیلی محکمی به بولنت میزند تا صدایش را ببرد! بعد یاماچ از او می خواهد گوشی را بردارد و نشانش می دهد که چطور قدیر را زیر مشت و لگد گرفته اند. آذر به شدت عصبانی می شود و فریاد می زند:« میکشمت! به داداشم کاری نداشته باش! » یاماچ می گوید: «اگه کسایی که دوستشون دارم رو پس بدی، کاری به برادرت ندارم! »

همان موقع بولنت گوشی اش را برمیدارد و به سمت دستشویی می رود و در را قفل می کند تا به یاماچ زنگ بزند و جای دخترها را بگوید! آذر به عصبانیت به سمتش می رود و در را می شکند و اسلحه را به سمت او می گیرد. افسون برای این که هردوی آنها را آرام بکند اول به سمت بولنت می رود و می گوید:« من پولای تورو میدم! »

بعد هم به آذر می گوید: «میدونم درونت داره آتیش میگیره اما اینو بدون اگه نتونی احساساتت رو کنترل کنی به اون پادشاهی ای که خیلی دلت میخواد نمیرسی! »

آذر آرام می شود و گوشی بولنت را به او پس می دهد و می گوید: «زنگ بزن به همونی که میخواستی و جای کشتیا و مکان رو بهشون بگو! »

افسون با تردید به او خیره می شود و آذر می گوید:« منم مثل شما شدم! » معلوم می شود که او نقشه ای دارد. بعد هم به مرتضی زنگ می زند و از او می خواهد تا حواسش به قدیر باشد!

کمی بعد کسی به عمو زنگ می زند و جای دخترها را به او می گوید. یاماچ به همراه جومالی و سلیم و عمو عده ای راه می افتند.

وارتلو از زندان ازاد می شود او قبل از رفتن، به سمت خانه می رود و از پشت دیوارها به سعادت و پسرش با ناراحتی خیره می شود و اخر شب، ماشین اسباب بازی ای را که خودش در زندان با دستان خودش برای ادریس ساخته را مقابل در می گذارد. سعادت با دیدن ماشین اسباب بازی بغض می کند و ان را کنار پسرش که خواب است می گذارد.

جومالی به همراه عمو و جلاسون و چند نفر دیگر به سمت کشی رانی می روند.

سلیم و یاماچ هم همراه هم هستند اما بین راه تمساح به یاماچ زنگ می زند و می گوید:« تو نه تونستی منو بکشی و نه یوجل رو! یوجل الان کنار منه! »

یاماچ عصبانی می شود و بدون این که به سلیم چیزی را توضیح بدهد، به سمت مکانی که تمساح است می رود.

سلیم هم از روی آدرسی که علیچو پیدا کرده به همراه بقیه به آنجا می رود. هردو گروه به محل های مورد نظر حمله می کنند اما خبری از دخترها نیست و می فهمند که نارو خورده اند! از طرفی آذر به همراه افرادش به گودال می رود تا برادرش قدیر را نجات بدهد.

یاماچ هم تک و تنها به سمت ادرس تمساح می رود اما دیر متوجه می شود که تمساح برای او کمین کرده و با تجهیزات و اسلحه های رگباری به سمت او نشانه رفته است.

 

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان  سریال گودال قسمت 243 لذت برده باشید. در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال گودال قسمت 244 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *