خلاصه داستان سریال تلخ و شیرین قسمت ۶۷ + زیرنویس و دوبله
امل برای اینکه بفهمد امل تارکان را دوست دارد یا نه، بازی جرات و حقیقت را به او پیشنهاد می دهد. و امل مجبور می شود حقیقت را بگوید که از تارکان خوشش می آید. امل هم برای تلافی می گوید اگر جرات داری آیهان را ببوس. او هم با ترس و لرز این کار را می کند و آیهان جوری او را بر زمین می زند که نمی تواند از جایش بلند شود. بوراک وارد کلاس می شود و دلیل رفتار آیهان را می پرسد و کورای می گوید: «دارند جرات و حقیقت بازی می کنند. چیزهایی که در وجود تو نیست. اگر می خواهی می توانیم با هم بازی کنیم.» بوراک با نفرت به او نگاه می کند.
کورای در بوفه برای سودا قهوه می خرد اما سودا هنوز به خاطر پیغام ابرو در گوشی کورای دلخور است و او را سرزنش می کند. کورای از رفتار سودا ناراحت می شود و می گوید: «من عاشق کس دیگری هستم.» و سودا با ناراحتی از پیش او می رود.
حیات از یک متخصص دعوت کرده تا در کلاس آموزش کمک های اولیه بدهد. برای آموزش شکستگی سودا داوطلب می شود. تارکان می گوید: «این سودا تازه دلش شکسته. ببینیم چطور می شود دلش را ترمیم کرد.» کورای به او می گوید: «اول فکر کن، بعد حرف بزن.» حیات خانم با بودجه مدرسه برای درمانگاه تجهیزات پزشکی خریده؛ چون پس از اتفاقات اخیر متوجه شده که در مدرسه هیچ تجهیزاتی برای حادثه های احتمالی وجود ندارد. شریف می خواهد تجهیزات را پس بدهد و می گوید به این ها هیچ احتیاجی نداریم. ولی کار از کار گذشته است.
آقای فلاح به مدرسه می آید تا حیات را ببیند. شریف از موقعیت استفاده می کند و می گوید: «به تازگی برای مدرسه تجهیزات پزشکی خریده ایم و اسم درمانگاه را هم آقای فلاح گذاشته ایم.» و از آقای فلاح می خواهد که آنجا را افتتاح کند. فلاح قبول می کند که هزینه های درمانگاه را تقبل کند و شریف از خوشحالی سر از پا نمی شناسد. وقتی حیات خبردار می شود که شریف با وجود داشتن بودجه کافی، پول درمانگاه را از آقای فلاح گرفته به او می گوید برای ورزشگاه مدرسه وسایل ورزشی خریده و بودجه آن را باید مدرسه بپذیرد. شریف که فکر می کرد با کمک فلاح به مدرسه، در بودجه صرفه جویی کرده، با این حرف حیات، بی حال می شود.
فلاح شام را مهمان حیات خانم در خانه اش است. گزیده و تینا خانم و کورای به آقای فلاح توصیه می کنند که دفترچه بیمه خود را همراه داشته باشد چون ممکن است خطری او را تهدید کند.
Gun Ay
