خلاصه داستان سریال دستم را رها نکن قسمت ۷۴ + زیرنویس و دوبله

آردا از مرت، علت اینکه از آزرا فاصله می‌گیرد را میپرسد. مرت میگوید که خواب دیده بود آزرا او را ول کرده و رفته است. آردا برای او توضیح میدهد که فقط یک خواب بوده و حقیقت نداشته است. شب دوباره مرت خواب بد میبیند و آزرا او را بیدار میکند و میگوید که خواب بد تمام شده و واقعیت ندارد. او از اینکه مرت قبول کرده کنارش بخوابد خوشحال است.
صبح، آزرا و جنک با قدیر قرار دارند و صحبتهای لازم در مورد پرونده‌ سرپرستی مرت را میکنند. آنها منتظر هستند تا فاطمه که تنها شاهد است نیز به هوش بیاید و از او واقعیت ماجرا را بپرسند.
سومرو به شرکت رفته تا با عظمی صحبت کند و ماجرای فاطمه و همچنین کاری که برهان کرده است را به او میگوید. عظمی به او میگوید که نگران نباشد زیرا فاطمه از بیمارستان زنده بیرون نخواهد آمد. سومرو فریده خانم را در شرکت میبیند، فریده خانم بابت پنهان کردن پدر جانسو او را سرزنش میکند. سومرو از اینکه فریده خانم در همه چیز دخالت میکند حرصش میگیرد.
جانسو و ملیس با یکدیگر هستند. ملیس ماجرای فاطمه را به جانسو میگوید. جانسو استرس میگیرد و نمی‌داند که او با آزرا حرف زده است یا نه. کمی بعد، قدیر به جانسو زنگ می زند و به او میگوید که تاریخ دادگاه در نزدیکترین زمان ممکن برگزار میشود و با تهدید از او میخواهد که حواسش را جمع کند تا چیزی به ضرر آنها نباشد.
جانسو وقتی می فهمد ملیس همچنان با قدیر در رابطه است، غیر مستقیم به او میفهماند که حواسش را جمع کند و به او اعتماد نکند تا دوباره ضربه نخورد.
اوستای قدیر که با شرکت فریده خانم شراکت کرده است، به شرکت می آید و با فریده خانم در مورد شرکت خواهرزاده اش صحبت میکند. معلوم می شود خواهر زاده او با عظمی شرکتی زده و متوجه کلاهبردار بودن عظمی شده اند و شرکت از طرف جنک بسته شده. او به فریده خانم در مورد عظمی هشدار می دهد و در صورت تمایل قصد کمک برای پس گرفتن سهام ده درصدی را از عظمی دارد. اما فریده خانم به او حق دخالت نمی‌دهد و میگوید که خودش از پس شرکت و مشکلات آن برمیاید.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *