خلاصه داستان سریال دستم را رها نکن قسمت ۶۸ + زیرنویس و دوبله

آزرا وقتی صبح در خانه مینه بیدار می شود و می بیند که جنک آمده و برای او صبحانه حاضر کرده است. آن دو به خاطر دور شدن از هم، دلتنگ شده اند.
در خانه، سراب در حال جمع کردن اتاق آزرا است که فریده خانم مانع شده و به او می گوید: «اینجا خانه آزرا نیز هست و هر زمان بخواهد می تواند برگردد.». سراب حرص ممی خورد اما چیزی نمی‌تواند بگوید.
در رستوران، آزرا فریده خانم را دیده و با او صحبت می کند و برایش علت رفتن و فشارهایی که روی اوست را توضیح می دهد. فریده خانم او را درک می کند اما به خاطر اینکه بدون خداحافظی خانه را ترک کرده، از او دلخور است. آن دو با یکدیگرصحبت می کنند و کدورت پیش آمده را رفع می کنند.
فاطمه به خانه سومرو رفته و می خواهد مرت را ببیند. سومرو به او می گوید که نمی تواند به این وضعیت ادامه دهد.
جنک برای آزرا گل می فرستد.دسته گل در دستانش است که جانسو و ملیس به رستوران می آیند. آنها وقتی آزرا را می‌بینند دوباره شروع به تحقیر و توهین به او می کنند.
هولیا به ملاقات مسعود می رود. مسعود خوشحال است و میگوید ثابت شده که در ساعت قتل من در محل حادثه نبوده ام و شخص دیگری او را به قتل رسانده . با این حال هولیا، به او می گوید که قصد طلاق دارد. مسعود ناراحت می شودو نمی‌تواند او را منصرف کند.
عظمی با سومرو صحبت می کند و قصد دارد سهم کافه او را خودش بخرد. سومرو مردد است اما وقتی هولیا به او می گوید که نمیتواند چنین کاری را قبول کند، او به پیشنهاد عظمی فکر می کند.
در رستوران، مینه با آزرا صحبت کرده و به او پیشنهاد می‌دهد که حتما موضوع تهدید سومرو را به جنک بگوید. آزرا نگران عکس‌العمل جنک است و از ترس اینکه همه چیز بدتر از این شود، قصد ندارد به جنک چیزی بگوید. اما نظر مینه این است که با سکوت آزرا، بعدا همه چیز به ضرر او تمام می شود.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *