خلاصه داستان سریال دستم را رها نکن قسمت ۵۰ + زیرنویس و دوبله

آزرا و جنک پیش چیتن می روند. چیتن برای آنها توضیح می دهد که روز حادثه مسعود و کمال دعوای شدیدی با یکدیگر کرده اند و همان روز مردی به عنوان مامور برق به رستوران آمده و به بهانه چک کردن کنتور به موتور خانه رفته است. آزرا که از هیچ کدام از این مسائل خبر نداشت تصمیم به پیگیری می گیرد.

آزرا و جنک به رستوران می روند. تاریک برای دیدن آزرا به آنجا آمده. آن دو با یکدیگر صحبت می کنند و آزرا از اتفاقات اخیر و پیدا شدن مرت می گوید. کمی بعد، تاریک به آزرا ابراز علاقه می کند . آزرا که معذب شده است، او را رد کرده و می گوید که جنک را دوست دارد. جنک که از پشت سر آنها را زیر نظر دارد این حرفها را می شنود و با شنیدن جواب آزرا خوشحال می شود.
تاریک با ناراحتی و عصبانیت پیش پدرش می رود. او می گوید که قصد داشته آخرین تلاشش را بکند تا بعداً پشیمان نباشد. پدرش او را با وعده کار و شرکت جدید، دلداری می دهد و می گوید که در شرکت جدید او رئیس خواهد بود .
جنک در رستوران وقتی خبر واگذاری رستوران تاریک را از سر آشپز می شنود، متعجب شده و مشکوک می شود.
تاریک موقع خروج از رستوران جنک را دیده و با او بر سر اینکه با وجود دعوا و نفرت از آزرا ، بالاخره به آزرا رسیده است دعوا می کند. آن دو به دوستی یکدیگر پایان می دهند.
فریده خانم به خانه حسنیه رفته است. ناگهان حال حسنیه بد می شود و نفسش می گیرد. وقتی دکتر برای معاینه می آید، می گوید که حال جسمی خاله حسنیه مساعد نیست و زیاد دوام نمی آورد. فریده خیلی ناراحت شده و تصمیم می گیرد بیشتر برای او وقت بگذارد.
سراب در اتاق آزرا در حال گشتن وسایل اوست. او در کشوی آزرا برگه قرارداد اجاره ای را می بیند. کمی بعد به کافه پیش سومرو رفته و در مورد خانه ای که آزرا اجاره کرده بود سوال می کند. سومرو اظهار بی اطلاعی می کند. هدف سراب این است که از ماجرای آشنایی آزرا با فریده خانم سر در بیاورد.
فریده خانم با عظمی در رستوران قرار می گذارد. او می گوید: «فهرست خرید انبار با قیمت ها نمی خواند». عظمی هول شده و ادعا می کند که با چک خریداری کرده اما فریده می داند که خرید چکی در شرکت صورت نمی‌گیرد.
فاطمه دم خانه سومرو روسری او را که قبلاً برداشته بود پشت در می گذارد و می رود‌.سومرو با دیدن روسری عصبی می شود و می فهمد که فاطمه قرار است دردسری درست کند. برهان که دم در بوده، فاطمه را گیر انداخته و او را سین جیم می کند. فاطمه ادعا می کند سومرو پسر او را نگه داشته و نمی‌دهد. برهان که فکر می کند فاطمه به درد او می خورد، تصمیم می‌گیرد با کمک او کارهایی انجام بدهد.
فریده به رستوران رفته و به جنک میگوید که حدسشان درست بوده و عظمی کارهایی انجام داده است، و از جنک می خواهد حسابها را چک کند. او وقتی آزرا را می بیند، برایش ماجرای خانه حسینیه را تعریف می کند و می گوید که مرت در خانه مریم بوده است. آزرا شوکه می شود و با یادآوری رفتارهای مریم، این حرف را باور می کند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *