خلاصه داستان سریال دستم را رها نکن قسمت ۴۲ + زیرنویس و دوبله

آخر شب که کار جنک و آزرا در رستوران تمام می شود، جنک چراغ ها را خاموش می کند و از آزرا می خواهد طبق دومین آرزویی که در کاغذ نوشته بود، با هم برقصند. آنها در رستوران،تنها وسط آشپزخانه در حال رقص هستند که تاریک به هوای آزرا به رستوران می آید و دم در از شیشه آن ها را می بیند، بغضش می گیرد و بی صدا برمی گردد.
آردا و مرت برای برگزار کردن کنسرت دو نفره در برنامه پرورشگاه تمرین کرده اند. به زودی قرار است مراسم برگزار شود. فاطمه بی قرار است و دنبال راه فرار از این وضعیت است.
در خانه، فریده خانم به جنک در مورد آمدن اوکان به خواستگاری می گوید و در کمال تعجب جنک به راحتی قبول می کند. همچنین سراب در مورد آمدن دوست جنک به نام اجه به او می گوید. جنک  به فکر فرو می رود. آزرا با تعجب به او نگاه می کند و از ماجرا سر در نمی آورد. جنک به گوشی اجه زنگ می زند اما او خاموش است.
شب وقتی آزرا در اتاق است، سراب خانم به اتاق او آمده و به او می گوید: «من میدانم قضیه ارث و فریده خانم بهانه است و تو از اول دنبال جنک بودی و هدف اصلی تو او بود. اما کور خواندی و تو هرگز عروس این خانواده نمی‌شوی.» آزرا طبق معمول سکوت می کند و چیزی نمی‌گوید .
فردا صبح، گونول به دیدن آزرا می آید و ماجرای دزدی و بیکار شدنش را به او می گوید. آزرا خیلی ناراحت می شود. گونول به او می گوید که دیگر خسته شده و می خواهد به شهر پدری اش برگردد.
وقتی سومرو می خواهد به کافه برود، درب ماشین باز شده و برهان دوباره سر راه او قرار می گیرد. او همچنان اصرار دارد که باید جانسو را ببیند و از ماجرا مطلع شود. سومرو از او فرصت می خواهد. او  از سومرو پول می خواهد.
سومرو بعد از آن به کافه می رود و هولیا به روی او می آورد که صبح برهان به آنجا آمده بوده و از این موضوع خبر دارد. سومرو ماجرای برهان را برای تو تعریف می کند و از او قول می گیرد که به کسی نگوید.
آزرا صبح زودتر قبل از جنک سرکار رفته است. اجه این بار به رستوران آمده و سراغ جنک را می گیرد. آزرا که کنجکاو شده است بیرون آمده تا او را ببیند. حال اجه خوب نیست و در خودش میپیچد و ناراحت است. آزرا داخل آمده تا برای او چای ببرد. برادر اجه دنبال او آمده و قبل از رسیدن جنک می روند، اما اجه نامه ای برای جنک روی میز می گذارد. وقتی آزرا بیرون می آید نامه را می‌بینید و آن را می خواند. او در نامه نوشته است که بعد از اتفاقات آمریکا افسرده شده و نمی تواند تحمل کند اما از جنک می خواهد خودش را مقصر نداند.
جنک می رسد و آزرا نامه را به او می دهد.