خلاصه داستان سریال زمستان سخت (زمهریر) قسمت 28

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال زمستان سخت (زمهریر) قسمت 28 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال زمستان سخت قسمت 28

یاز با تعجب به فیروزه نگاه میکند. ایجلال، ارتان را صدا زده و از او میخواهد که جلوی براق را بگیرد، اما ارتان میگوید که براق دختر بالغی است و خودش تصمیم گرفته و کسی نمی‌تواند او را منصرف کند و همه اینها بخاطر عشق است.

آیاز از فیروزه در مورد حرف ارتان سوال میکند. فیروزه میگوید که آنها ازدواج کرده اند.

فیروزه سعی دارد از آیاز فاصله بگیرد تا به او جواب پس ندهد. آیاز به اصرار میگوید که او باید حقیقت را بگوید زیرا خودش گفته بود که هنوز عاشق آیاز است. فیروزه میگوید که او بخاطر آزادی پدرش، به آیاز دروغ گفته بود و در واقع عاشق ارتان است و برای همین با او ازدواج کرده.

ایاز عصبی شده و از آنجا می رود. فیروزه بخاطر دروغش، پریشان شده و گریه میکند.

دکتر به اتاق براق می رود. براق برای عمل جراحی آماده است، اما دکتر به او میگوید که او نمی‌تواند جراحی شود، زیرا دو ماهه باردار است.

براق شوکه شده و سپس خوشحال می شود. اما از طرفی برای صفیه ناراحت می شود و نگران است.

او از اتاق بیرون می آید. آیاز و ارتان در حال بحث در مورد جراحی براق هستند و آیاز میگوید که او از موضوع خبر نداشته و میخواهد که براق را ببرند.

همان لحظه، حال صفیه بد شده و دکترها به او شوک می دهند، اما او فوت میکند. آیاز شوکه شده و فیلیز گریه میکند.

انها به اتاق صفیه می روند و بالای سر جنازه صفیه، گریه میکنند و با او حرف می زنند.انها سپس ژ اتاق بیرون آمده و آیاز با دیدن خانواده ارتان و بخصوب فیروزه در کنار او، با عرض عصبانیت سر آنها فریاد زده و میخواهد که از آنجا بروند.

در خانه، سودا نشسته و عالیه با حرص از او میخواهد که کارهای خانه را انجام دهد. یاشار از عالیه میخواهد که به سودا فشار نیاورد.

عالیه میگوید که او دروغ میگوید و باردار نیست. سودا با مظلوم نمایی گریه کرده و میگوید که اگر به او شک دارند، از او تست بگیرد.

او از قبل، بیبی چک را آماده کرده است ، اما این بار عالیه میگوید که باید به بیمارستان رفته و آزمایش خون بدهد.

سپس حاضر شده و با سودا و فاروق بیرون می آیند. سودا جا خورده و نمی‌داند چه کند.

براق به داروخانه رفته و داروهای تقویتی میخرد تا به خودش برسد.

ارتان به همراه فیروزه و ایجلال و کورهان به رستوران می روند.

ارتان به ایجلال خبر میدهد که با فیروزه ازدواج کرده است. ایجلال عصبانی شده و میز غذا را به هم می‌ریزد و سپس با داد و بیداد از آنجا می رود. کورهان نیز بی توجه به آنها، از رستوران می رود.

ارتان به فیروزه میگوید که تا آخر هفته مهلت دارد تا خبر ازدواجشان را به خانواده اش بدهد.

فیروزه با حرص از آنجا بیرون می رود.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال زمستان سخت قسمت 28 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال زمستان سخت قسمت 29  مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید.

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *