خلاصه داستان سریال ترکی گودال قسمت 178

در این مطلب خلاصه قسمت 178 سریال گودال را برای شما عزیزان آماده کردیم ، امیدوارم از مطالعه آن لذت ببرید .

سریال گودال قسمت 178

ماهسون با گریه به بدن بی جان پدرش خیره می شود و بعد سعی می کند به مادرش نزدیک بشود و از او معذرت خواهی می کند اما مادرش از او رو برمی گرداند و با شدت بیشتری گریه می کند…

سال ها پیش، یکی از نزدیکان پدرش، شبانه او را از خانه دزدیده بود تا به این وسیله ای از قدیر پول بگیرد!

قدیر پولی ندارد و نگران پسرش است و هرکاری از دستش بر بیاید انجام می دهد. بالاخره روزی، عمو برای کمک به قدیر پیش او می آید و از رفتارهای حمید متوجه می شود که کسی که فکرت را دزدیده همین حمید بوده است. او حمید را شبانه دنبال می کند و متوجه می شود که وارد انباری قدیمی ای می شود.

عمو با عصبانیت دنبال او می رود و او را کتک می زند و سراغ فکرت را می گیرد اما بعد متوجه می شود که فکرت فرار کرده و حتی به سرش ضربه خورده که ممکن است بمیرد.

عمو با نگرانی دنبال او می رود اما پیدایش نمی کند…. سالها بعد از این قضیه هم، چتو به بهانه ای به پدر ماهسون نزدیک می شود و با خوردن مشروب در کنارش او را به حرف می آورد و از گذشته اش و پسری که هیچ وقت پیدایش نکرده می پرسد، قدیر هم با ساده دلی همه چیز را برایش تعریف می کند.

لحظه خداحافظی چتو قصد کشتن قدیر را دارد اما با وقتی قدیر می گوید که بعد از این همه سال دیگر از پیدا شدن پسرش ناامید شده و دنبالش نیست، چتو او را زنده می گذارد…
ماهسون خمیده و ناراحت بعد از مردن پدرش، ناامید از همه جا به سمت جنگل می رود و روی تنه ی درختی می نشیند.

مرد انگشتر سیاه که او را زیر نظر داشته با اسلحه ای به سمتش می رود…

رمزی با عجله سراغ چتو که منتظر ماهسون است می رود. چتو از او در مورد ماهسون می پرسد و رمزی کمی دستپاچه می گوید که ماهسون را دیده که به خودش شلیک کرده است. چتو ناباورانه به او خیره می شود و اسم ماهسون را با ناله صدا می زند و روی زمین می افتد. رمزی هم از آنجا خارج می شود و پیش مرد انگشتر سیاه می رود و می گوید: «همونطور که خواستین همه چیزو گفتم. داغون شد. ولی آخر این کار خوب نیست! »

چتو در اثر عصبانیت و ناراحتی شیشه ی پنجره را می شکند که باعث می شود آونی اوزگور و آلپرن با نگرانی سراغش بروند. چتو با ناراحتی می گوید که ماهسون مرده و پسرها را از شنیدن این خبر غصه می خورند و بعد چتو می گوید: «باید ریشه تک تکشونو خشک کنیم.. » و دست در دست آونی می گذارد و بلند می شود.

پسرها و ادریس در بازار هستند که ملیحه به ادریس زنگ می زنند و با نگرانی به او می گوید که خودش را برساند چون عده ای درون خانه اش هستند. ادریس هم با عجله پیش او می رود و وقتی وارد خانه ی ملیحا می شوند انجا را بهم ریخته می بیند اما اثری از کسی نیست.

کاراجا وقتی جلاسون را می بیند به او می گوید: «اون قبلا بود که من عاشقت بودم. اینو نمیتونم انکار کنم. به خاطرت تیر خوردم و جاشم مونده. اما الان این اشتباهه توام داری به سمت اشتباهی نگاه میکنی… » و جلاسون بدون حرفی به او خیره می شود. داملا هم حرف های انها را می شنود.

یاماچ و جومالی در قهوه خانه نشسته اند. یاماچ متوجه می شود که محله از همیشه خلوت تر است و این باعث می شود کمی شک کند اما جومالی به او می گوید که به جای این فکرها بهتر است پیش زنش برود و با او وقت بگذراند.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان  سریال گودال قسمت 178 لذت برده باشید. در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال گودال قسمت 179 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید.

 

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *