خلاصه داستان سریال عشق اجاره ای قسمت ۲۴ + زیرنویس و دوبله
دافنه با نهان صحبت میکند و از امید میگوید که چقدر یکدفعه مهربان شده است. اما دیگر نریمان خانم دستور داده که دافنه استعفا دهد و نمی تواند آنجا بماند. دافنه از اینکه باید از شرکت و امید جدا شود احساس ناراحتی می کند. صبح روز بعد دافنه برای امید صبحانه آماده میکند. امید میخواهد که دافنه هم با او سر میز، صبحانه بخورد. اما دافنه رد می کند و میگوید که هنوز خیلی زود است و معده اش عادت ندارد. امید با خنده میگوید: { پس برای اینکه با تو صبحانه بخورم باید دیر از خواب بیدار بشم}
امید در شرکت استعفا نامه ی دافنه را بیرون می آورد تا پس بدهد. دافنه می گوید که از تصمیم اش باز نمیگردد و قصد دارد برود. امید پکر میشود و علت را می پرسد. دافنه میگوید که دلیل خاصی ندارد و بخاطر خودش میخواهد برود. امید پس از مکث کوتاهی قبول میکند اما در اصل ناراحت است. دافنه به اتاقش می رود و روی تقویم علامت می زند. تا چند روز دیگر او از شرکت خواهد رفت. امید و سینان با یکدیگر روبرو میشود. امید از او بخاطر رفتار اخیرش معذرتخواهی می کند. سینان نیز میگوید که این چند وقت ذهنش بهم ریخته و عذر میخواهد. سینان در اتمام وقت کاری به دافنه پیشنهاد میدهد که او را به خانه برساند. وقتی به محله میرسند، دافنه سینان را به صرف چای مهمان می کند. سینان در حیاط خلوت خانه، به همراه خانواده دافنه می نشیند. مادربزرگ دافنه خیال میکند که سینان همان رئیس شرکت است که دلمه دوست میداشت و تا دیروقت از دافنه کار میکشید. بخاطر همین از سینان خواهش میکند که کمتر به دافنه کار بدهد. سینان متوجه میشود که مادربزرگ او را با امید اشتباه گرفته است ولی به روی خودش نمی آورد. نهان با عجله به خانه می آید تا سینان را ببیند. او میگوید که وقتی با دافنه در رستوران گارسون بودند، هرروز سینان را میدیدند. سینان از اینکه هیچ وقت متوجه حضور دافنه در رستوران نشده بود، تعجب می کند.
نریمان بعد از اینکه متوجه شده کورای از پاهای دافنه عکاسی کرده و امید نیز خوشش آمده، فکری به سرش می زند. او می خواهد امید از اینکه دافنه مدل عکسهاست باخبر بشود.
او یک جلسه تشکیل میدهد و نقشه ای میریزد تا در افتتاحیه شو از دافنه به عنوان مدل شرکت رونمایی کنند. کورای و وداد و نجمین موافقت میکنند. روزها پی در پی سپری میشوند و امید سخت مشغول کار کردن است. یک روز قبل از نمایش است و دافنه به امید میگوید که تا پایان جشن کار خواهد کرد. امید از اینکه میبیند تصمیم دافنه عوض نشده و همچنان قصد رفتن دارد ناراحت است. او میگوید :{ اگه خواستی جایی کار کنی حتما بهم بگو تا کمکت کنم. تو بهترین دستیاری بودی که تاحالا داشتم} دافنه از شنیدن این حرف خوشحال میشود و تشکر میکند.
کورای برای حرف زدن با دافنه می آید اما نمیخواهد امید یا کارمندان او را ببینند. از این رو به دافنه پیشنهاد میدهد که به اتاق خالی سینان بروند و صحبت کنند. کورای میگوید که دافنه باید در روز افتتاحیه پشت صحنه آماده باشد. و وقتی به عنوان مدل صدایش کردند روی صحنه بیاید. دریا از پشت در حرف های کورای را میشنود و به یاسمین خبر میدهد. یاسمین از اینکه دافنه مدل این پروژه بوده است، عصبی میشود و عکس های روی میز را بهم میریزد. او میگوید که این نقشه ی نریمان است و حتما بخاطر این است که او را پیش یک دستیار ژولیده خراب کند. او دریا را بیرون می کند و به فکر راه حل است. اسی قهوه خانه ی خود را برای فروش گذاشته است. سردار به این فکر می افتد که آن را بخرد اما پول کافی ندارد. او برای اینکه بتواند تشکیل خانواده بدهد، به پول بیشتری نیاز دارد و ذهنش پریشان است. نهان او را دلداری میدهد و میگوید به زودی این مشکل حل می شود.