خلاصه داستان سریال عشق تجملاتی قسمت ۱۰۴ + زیرنویس و دوبله
کرم به اتاق ولکان می رود. او به ولکان توضیح میدهد که بعد از به هوش آمدن، دیدگاهش نسبت به همه چیز در زندگی عوض شده و از این به بعد میخواهد که یک زندگی جدید را شروع کند و تمام گذشته را کنار می‌گذارد. او سپس به اتاق خودش می رود. جیدا سریع سراغ کرم می رود. او دست کرم را میگیرد، اما کرم دستش را پس می زند و میخواهد با جیدا صحبت کند. او به جیدا میگوید که صرفا بخاطر اذیت کردن عایشه با او بوده است و از این بابت از او معذرت خواهی میکند، و در مورد تصمیمش برای زندگی جدید به او میگوید. جیدا در ظاهر او را درک کرده و میگوید که اصلا ناراحت نشده است. عایشه از بیرون مدام به کرم و جیدا نگاه میکند. وقتی جیدا بیرون می آید، عایشه به اتاق کرم می رود. او با کرم صحبت کرده و بابت اینکه کرم جان او را نجات داد، از او تشکر میکند. کرم با او اعلام آتش بس کرده و از او میخواهد که روی کارش تمرکز کند و آتلیه را موفق کند. جیدا از اینکه عایشه به اتاق کرم رفته عصبی می شود.وقتی عایشه بیرون می آید، از اینکه کرم را از دست داده و کرم نیز دیگر تمایلی به عایشه نشان نداد، ناراحت است و به غنچه میگوید که هر طور شده باید کرم را به دست بیاورد.
شب در خانه، رضا با تلاش عمر از کلانتری بیرون آمده و به خانه می روند. رضا که خانواده محسن را مسبب بدبختی و مشکلاتشان می داند، در خانه به عایشه میگوید که او دیگر حق ندارد به شرکت برود. عایشه که دیگر دختری ساکت و حرف گوش کن نیست، با عصبانیت میگوید که به شرکت خواهد رفت و کسی نمیتواند در تصمیمات زندگی او دخالت کند. آنها با یکدیگر دعوا میکنند. عایشه ساکش را جمع کرده و از خانه بیرون می آید. او به مادرش میگوید که نگران نباشد و میخواهد به خانه غنچه برود. عمر نیز همراه او بیرون آمده و او را تا خانه غنچه همراهی می کند. آنها دم در با یکدیگر خداحافظی میکنند. عایشه به عمر میگوید که او پسر خیلی خوبی است و آرزو میکند که در زندگی اش خوشبخت شود.
وقتی عایشه به خانه غنچه می رود، غنچه برای او از حرفهای کرم میگوید که به ولکان گفته بود. او به عایشه میگوید که حالا در صفحه جدید زندگی کرم او باید خودی نشان دهد تا برای به دست آوردنش موفق شود. آنها در اینترنت مصاحبه جدید کرم بعد از بیمارستان را می خواندند و استنباط میکنند که کرم دختری باهوش که به کار و پیشرفت اهمیت میدهد و همچنین شیک و خوشتیپ است را می پسندند. برای همین، غنچه لباسهای شیک خود را برای عایشه می آورد تا امتحان کند. از طرفی در خانه محسن، یلدا خانم و جیدا در حال نقشه کشیدن برای نزدیک شدن کرم و جیدا هستند.
یلدا خانم به جیدا میگوید که کرم دختری به سبک عایشه را دوست دارد که گرم و صمیمی باشد و لباسهای راحت و دهاتی بپوشد. جیدا به اجبار لباسهای ساده و گشادی را با یلدا خانم امتحان میکند تا برای شرکت آماده کند.
شب، عایشه با کرم تماس میگیرد تا بتواند به او نزدیک شود. کرم با او خیلی سرد صحبت کرده و سریع قطع میکند. گویا او واقعا دیگر هیچ حسی به عایشه ندارد.
صبح روز بعد، عمر قبل از رفتن به آلمان دم خانه محسن می رود. او بخاطر اشتباهات پدرش از محسن معذرت خواهی میکند و همچنین میگوید که عایشه به او علاقه دارد و مشکلاتی که پدر او درست کرد موجب جدایی و دوری کرم و عایشه شد. او از محسن میخواهد که هوای عایشه را داشته باشد، زیرا او الان به پشتوانه احتیاج دارد.
جیدا و عایشه هر کدام با تیپ های متفاوت به شرکت می رود. کرم از دیدن تیپ آنها متعجب می شود. عایشه و جیدا هر دو سعی دارند مدام به بهانه ای به کرم نزدیک شده و با او حرف بزنند.
