خلاصه داستان سریال لکه قسمت ۱۰ + زیرنویس و دوبله

یاسمین با دیدن شیرین در آن سر و وضع شوکه شده و او را به داخل می آورد. او نگران شیرین شده است اما هرچه از او می پرسد که چه شده، شیرین شک دارد که حرف بزند یا نه. هم‌زمان، جم که قرار بود دنبال یاسمین بیاید، از راه می رسد. یاسمین نمی خواهد او بفهمد که شیرین داخل است، همان لحظه عمه جم تماس گرفته و می گوید که خانه را دزد زده است. جم محبور به رفتن می شود. وقتی یاسمین در را می‌بندد، متوجه می شود که شیرین از پنجره رفته است.
یاسمین به سرپیل خانم زنگ زده و سراغ شیرین را می گیرد. او اظهار بی اطلاعی می کند. شیرین به اجبار پیش مته رفته و با یکدیگر نزد سرپیل می روند.سرپیل در دوربین ها دیده است که شیرین قصد دزدی از گاوصندوق را داشته است. او این بار شیرین را برای انجام هرکار خطایی تهدید به مرگ می کند.
یاسمین با بیرکان تماس گرفته و بابت شیرین از او کمک می‌خواهد. آنها در کافه ای قرار می گذارند و یاسمین ماجرا را برای بیرکان تعریف می کند. بیرکان که خودش به خوبی شیرین را می‌شناسد و می داند او پیش خواهرش سرپیل است، به یاسمین قول پیگیری را می دهد.
بیرکان دوباره از یاسمین برای صرف شام دعوت می کند اما یاسمین مدام بهانه می آورد. وقتی به خانه می‌رسد جم نیز آمده اما فقط تلفنی با او صحبت می کند. یاسمین از اوضاع خانه و زندگی خبر می گیرد و بعد قرار می گذارند که صبح به صرف صبحانه بیرون بروند.
فردا صبح آنها به همراه مراد به کافه ی اکبر می روند. جم بابت کیف دزدیده شده یاسمین از او سوال می‌پرسد و یاسمین ادعا می کند که روی صندلی رستوران جا گذاشته بوده.
آنها هنگام برگشتن مراد را رسانده و بعد دم در شرکت سرپیل، جم گونه ی یاسمین را می‌بوسد. محمد که همان اطراف ایستاده این صحنه را دیده و می خواهد سریع عکس بگیرد که موفق نمی شود. او هرطور شده از روی حرص و حسادت میخواهد برای جم مشکل بیافریند.
در کلانتری، مافوق بیرکان دوباره آمده و به شدت پیگیر یاسمین است. بیرکان به زور از سرپیل می خواهد دختری شبیه یاسمین پیدا کند. آنها دختری معتاد را از گوشه خیابان پیدا کرده و به جای یاسمین برای بازجویی به کلانتری می برند.
یاسمین خیلی پیگیر شیرین شده و نگران اوست. سرپیل برای اینکه او بیش از این پیگیری نکند و خطری گروهش را تهدید نکند، به اجبار شیرین را وادار می کند پیش یاسمین بروند و با حرف هایش او را از خود براند تا یاسمین دست بردار او شود.
یاسمین که فکر می کند شیرین همچنان دختر بدی است و عبرت نگرفته، قید او را می زند و با عصبانیت از او دور می شود.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *