خلاصه داستان سریال کرگدن قسمت ۳ + زیرنویس و دوبله

رها در مقابل سوال دانیال که از او می پرسد: “پس تو با کی صحبت کردی؟” می گوید با خواهر نوید حرف زده و آنها هم گفتند پدرشان با نبش قبر موافقت نمی کند. مردی موتورسوار که آنها را زیر نظر دارد جلو می آید و می پرسد: “در محله ما چکار دارید؟” و با دانیال درگیر می شود. از سروصدای آنها طاهر از خانه بیرون می آید و دعوا خاتمه پیدا می کند. همگی با هم به خانه طاهر می روند و او با عصبانیت از آنها می پرسد آنجا چه می خواهند. گیسو جریان را توضیح می دهد و می گوید باید اجازه نبش قبر را برای آزمایش بدهی ولی طاهر مخالف است و آنها را مقصر مرگ پسرش نوید می داند و می گوید: “شما با آن بازی چالش تان پسر من را به کشتن دادید.” بچه ها یاد روزی می افتند که با هم در چالش آدرنالین آشنا شده بودند. کاظم به عنوان کسی که نفسش را در زیر آب حبس می کند، دانیال به عنوان بوکسورفایت، رها به عنوان پارکورکار و نوید به عنوان موتورسوار. مارک داخل اتاق می آید و به همه خوشامد می گوید و می گوید: “این چالش برای مدت محدودی برنامه ریزی شده و در پایان کار که به عنوان فعالیت های تبلیغاتی از آنها بهره برداری خواهد شد به هرکدامتان ده هزار دلار پرداخت خواهد شد. به شرطی که با هیچ شرکت و ارگان دیگری جز ما ارتباط نداشته باشید. بیمه هم می شوید تا اگر اتفاقی افتاد خسارت دریافت کنید. مدیریت این برنامه به عهده خانم ونوشه عظیمی است و دوربین های اینجا تمام فعالیت های شما را رصد می کند.” ونوشه و افشین تمام حرف های مارک را از اتاق بغلی می شنوند. دانیال از چالش انصراف می دهد و به نوید می گوید: “این همه امکانات و پول به نظرم مشکوک و ترسناک است.” نوید که خودش برای افشین کار می کند مامور می شود تا دانیال را به گروه برگرداند. نوید هر طور شده، دانیال را که مرکز پرورش اسب دارد به گروه برمی گرداند. ونوشه به نوید که نگران است ارتباطش با آنها، بین پنج نفر دیگر لو برود، می گوید نگرانی اش همه چیز را خراب خواهد کرد. ” خوشم میاد که تو یک طرفی و آن چهار نفر طرف دیگرت.” در بخش اول چالش آدرنالین، از دانیال که بوکسور است خواسته می شود بوکسور مقابلش را به شدت بزند اما او زیر بار نمی رود. مارک به او می گوید: “قرارداد امضا کرده ای که هرکاری از تو خواسته می شود انجام دهی.” ولی او امتناع می کند. نازنین خواهر نوید کنارش می رود و جان خودش را قسم می دهد و از دانیال می خواهد طرف را با مشت لت و پار کند. دانیال حرف او را قبول می کند.
در خانه طاهر، اصرا دانیال و گیسو به جایی نمی رسد و طاهر قبول نمی کند نبش قبر کنند و از جسد نوید نمونه برداری کنند. بعد از رفتن بچه ها، طاهر از نازنین در مورد زنده بودن نوید سوالاتی می پرسد و می گوید: “تو با نوید صمیمی بودی. چیزی از این جریان نمی دانی؟” نازنین اظهار بی اطلاعی می کند. گیسو به دیدن دوستش که پیغام داده می رود ولی با برادرش کوروش رو به رو می شود. کوروش با نفرت به او می گوید: “دوستت را از آسایشگاه فراری دادی. صاحب آسایشگاه آمده بود سروقت ما.وقتی با آن رفقایت می گردی همه چیز را به گند می کشی. گیسو با ناراحتی و خشم از آنجا می رود. رها به روزهایی که فکر می کند که نوید به او ابراز علاقه کرده بود و رها به او گفته بود: “تو مرا نمی شناسی. در زندگی من چیز مهمی وجود دارد که باید از آن باخبر شوی.” ولی جرات نکرده بود آن را به نوید بگوید.
کاظم بالاخره موفق می شود ویدیویی را که در آن نوید، زنده دیده شده، ریکاوری کند. همه از این اتفاق خوشحال می شوند جز رها…
GUN AY

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *