خلاصه داستان سریال کلااغ قسمت ۴۶ + زیرنویس و دوبله
KJmRRFAZvMU
روز بعد کوزگون به آزمایشگاه میرود تا تست دی ان ای بدهد. او به پرستار میسپارد که جواب را سریع آماده کند. جهان که سلجوق را تعقیب کرده به کافی شاپی میرسد و به کوزگون زنگ میزند. او میگوید که سلجوق با دیلا سر قرار آمده است. کوزگون به لوکیشن مورد نظر میرسد. کمیسر که از جی پی اس کوزگون را دنبال میکند به دیلا خبر آمدن او را میدهد. در واقع دیلا نقشه کشیده را شک های کوزگون را از بین ببرد تا دیگر تعقیب اش نکند. کمی بعد دختری به عنوان دوست دختر سلجوق به آنها میپیوندد و کوزگون که از دور آنها را دیده، بدون اینکه نزدیک شود، آنجا را ترک میکند..
.
علی همراه زکی به تعمیرگاه کارتال میرود و حالش را میپرسد. کارتال میگوید که حالش خوب نیست و مانند گذشته نمیشود. علی در مورد تئو صحبت میکند. زکی با شنیدن این حرف ها، پنهانی به بورا زنگ زده و میگوید که کشته شدن تئو به دستان کارتال بوده است. بورا عصبانی شده و برای کشتن کارتال نقشه میکشد. کوزگون جواب تست را میگیرد که نوشته احتمال ۹۹ درصد این تار مو مطعلق به پدرش یوسف است. او به بورا میگوید که بهرام را خواهد کشت. بورا نیز به فرمان خبر میدهد. قرار است پس از کشته شدن بهرام، بورا کوزگون را بکشد.
.
کوزگون به انبار میرود. جهان که درمورد سلجوق تحقیق کرده میگوید: « هیچ مدارکی مربوط به سلجوق وجود نداره. احتمالا پلیسه چون هیچی ازش پیدا نشده» کوزگون از جهان میخواهد دوباره به تعقیب ادامه دهد. کوزگون دو نفر که تکنسین گاز هستند ملاقات میکند. او میخواهد در ویلای بهرام نشتی گازی ترتیب دهد تا مرگ بهرام را طبیعی جلوه دهد.
.
کوزگون سراغ مادرش مریم میرود و از او میخواهد تا چند روزی در خانه دیلا بمانند. مریم اول دلیلش را میپرسد و کوزگون میگوید که برای پیشگیری از اتفاقات احتمالی اینکار را میکند. مریم میگوید امکان ندارد دذ خانه بیلگین ها بماند. اما در خانه همیشه به روی کوزگون باز است و او میتواند همیشه پیش آنها بماند. کوزگون قبول میکند و قرار میشود شب به خانه بیاید. سپس با جهان تماس گرفته و میگوید که چند نفر را برای محافظت از خانواده اش اطراف خانه بگذارد. مریم با خوشحالی به دخترش زنگ زده و خبر آمدن کوزگون را میدهد. او میخواهد شام مفصلی برای شب آماده کند.
.
وقت انجام نقشه ی کوزگون سر میرسد. او به ویلا برای دیدن بهرام میرود و برگه آزمایش را نشانش میدهد. بهرام میگوید: « این یه تله ست. شاید تورو تعقیب کردن و جواب آزمایش رو دستکاری کردن» بهرام باز هم عواقب پس از مرگش را گوش زد میکند. کوزگون اهمیتی نمیدهد و خداحافظی میکند و بیرون میآید. دیلا کوزگون را از روی نقشه تعقیب کرده و با کمیسر صحبت میکند اما از یک جایی به بعد گوشی دیگر آنتن نمیدهد و این بخاطر سیستم بهرام است. دیلا از دور خارج شدن کوزگون را از ویلا میبیند. کمی بعد، ویلا منفجر میشود و شیشه های ماشین کوزگون نیز میشکنند. دیلا که شوکه شده به دیدن کمیسر رفته و آنچه که دیده تعریف میکند. کمیسر میگوید : « این کار کوزگونه. بهرام رو جوری کشت که ردی ازش نمونه» دیلا نمیخواهد باور کند اما کمیسر میگوید که از طرفداری کوزگون دست بکشد. خبر انفجار همه جا پخش شده است و پلیس ها در حال بررسی هویت شخص کشته شده میگردند. نگهبانان ویلا گفته اند که فقط بهرام آدی وار داخل خانه بوده است. کوزگون سراغ بورا رفته و میگوید بزودی کشته شدن بهرام تأیید میشود و پس از آن منتظر رسیدن به پدرش خواهد بود.
شب دیلا با ناراحتی منتظر کوزگون است. کوزگون میآید و حرف زیادی نمیزند. او وسایلش را جمع میکند و میگوید چندروزی به خانه مادرش میرود. او به دیلا نیز پیشنهاد میدهد بیاید اما اصرار نمیکند.