خلاصه داستان سریال ترکی گودال قسمت 87

در این مطلب خلاصه قسمت 87 سریال گودال را برای شما عزیزان آماده کردیم ، امیدوارم از مطالعه آن لذت ببرید .

 

سریال گودال قسمت 87

اماچ پیش علیچو می رود و از او می خواهد جایی را برایش زیرنظر بگیرد و هرکس را که داخل آنجا شد به او خبر بدهد.

او علیچو را به همان آتلیه عدنان می برد.

موقع برگشت افه را می بیند و کمی با او حرف می زند و بعد هم از افه می خواهد دختری را که از او خوشش آمده را نشانش بدهد.

آنها سوار بر ماشین از جلوی دختر می گذرند و دختر به افه لبخند می زند.

افه بسیار خوشحال می شود.

رئیس کله گنده که عدنان به او بدهی داشت امراه را صدا می زند و می گوید: «ما تازه فهمیدیم اون دختر عروس کوچوالی ها بوده. تازه کسی که اون دختر بهش شلیک کرده هنوز به خودش نیومده! اگه هر دختر دیگه ای بود قضیه حل بود ولی واسه عروس کوچوالی ها صد لیره میخوایم یا اینکه اندازه صد لیره باید جنس بدی بهمون! وگرنه به شوهرش زنگ میزنم! »

امراه به ظاهر قبول می کند و وقتی از آنجا خارج می شود به کسی زنگ می زند تا کار آنها را تمام کند.

کمی بعد امراه همراه ساکی برمی گردد و آن را روی میز رئیس می گذارد و بعد موقع خارج شدن به آرامی در را پشت سرش قفل می کند و تهویه ان را هم مسدود می کند.

او داخل ساک مواد مسموم می گذارد و باعث خفگی آنها می شود و بعد هم در کمال خونسردی انجا را ترک می کند.

همه در خانه کوچوالی ها برای خواستگاری اماده می شوند و وارتلو با غم زیادی از خانه اش آنها را زیر نظر می گیرد تا داماد را پیدا کند اما سلیم که قصد او را می داند جمیل را همراه چند نفر جوان کت شلوار پوشیده دیگر داخل خانه می فرستد تا وارتلو نداند که داماد اصلی کیست.

یاماچ برای خواستگاری در خانه نمی ماند و سراغ مکان رئیس می رود و می بیند که همه ی آنها توسط دود مسمومی مرده اند.

امراه هم از دور یاماچ را زیر نظر دارد.

شب که می شود علیچو به یاماچ زنگ می زند و می گوید که کسی داخل آتلیه شد.

یاماچ فورا خودش را می رساند و عدنان هل می دهد و از او می پرسد که کیست؟ و سنا چه کاره ی اوست؟

عدنان که نمی داند موضوع از چه قرار است جوابی نمی دهد و یاماچ پایش را روی گلوی او می گذارد و می گوید: «من یاماچ کوچوالیم! شوهر سنام. سنا اینجا چیکار داشت؟ »

عدنان به سختی می گوید: «من بیشتر از یک ساله سنارو نمیبینم. منو گروگان گرفته بودند مجبور شدم به سنا زنگ بزنم. »

یاماچ با عصبانیت می پرسد: «سنا پاکت رو از کی گرفته بود؟ »

عدنان با ترس می گوید که خبر ندارد و یاماچ که می داند کار وارتلو بوده زیرلب می گوید: «پسر بابام مگه نمیگفتی سنارو دوست داری… به سزای اعمالت میرسی! »

بعد هم عدنان را زیر مشت و لگد می گیرد و بعد هم به مکان تولید مواد وارتلو می رود و افراد او را زخمی می کند و بعد هم آنجا را منفجر می کند!

خواستگارها و اهل خانه دور هم جمع شده اند و سعادت با بغض برایشان قهوه می برد.

ادریس بعد از کمی مقدمه چینی در آخر مبارک باشدی می گوید و سعادت و جمیل که هردو ناراحت هستند به ناچار بلند شده دست بزرگترها را می بوسند.

وقتی جمیل از خانه خارج می شود وارتلو او را می بیند و فورا به مدد می گوید که با هم بروند و ماشین او را دنبال کنند

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان  سریال گودال قسمت 87 لذت برده باشید. در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال گودال قسمت 88 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید.

 

 

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

 

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

 

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *