خلاصه داستان سریال ترکی سیب ممنوعه قسمت ۱۶۰

در این مطلب خلاصه داستان قسمت ۱۶۰ سریال ترکی سیب ممنوعه را برای شما عزیزان آماده کرده ایم ؛ امیدواریم از خواندن این خلاصه لذت ببرید .

 

ییلدیز بعد از دادن برگه طلاق، از اتاق بیرون می آید شاهیکا به اتاق هالیت می رود و در مورد کار ییلدیز سوال میکند هالیت برگه طلاق را پنهان کرده و چیزی نمی‌گوید .

لیلا که نمی‌داند چگونه از موقعیت فرار کند،به بهانه دست‌شویی از کایا میخواهد که سر راه نگه دارد او پیاده شده و سریع به سیبل زنگ می‌زند و ماجرا را به او گفته و دنبال راه چاره است سیبل راه حلی برای او ندارد لیلا بیرون آمده و به کایا میگوید که با مادر بزرگش تماس گرفته و فهمیده که او خانه نیست و نمی‌توانند بروند کایا قبول کرده و آنها مسیر را به استانبول برمیگردند لیلا از اینک این بار نیز قضیه را حل کرده نفس راحتی میکشد.

شاهیکا در اتاق هالیت شنود کار گذاشته‌ است او به اتاق خودش می رود و حرفهای ضبط شده ییلدیز و هالیت را گوش میکند او وقتی میفهمد که ییلدیز قصد طلاق دارد، علت اینکه هالیت این موضوع را از او پنهان میکند درک نمیکند.

وکیل هالیت پیش او آمده است هالیت از اینکه اولین بار است کسی خودش از او طلاق میخواهد عصبی است متین نیز به هالیت میگوید که نوزاد را نمیتوان از مادرش جدا کرد و بچه پیش ییلدیز میماند
اندر و جانر به خانه ییلدیز می روند آنها دور هم جمع شده و در مورد تصمیم طلاق ییلدیز صحبت میکنند اندر موافق خالی کردن میدان برای شاهیکا نیست اما ییلدیز می‌گوید که این کار برای خودش و آینده پسرش بهتر است و اریم نیز رابطه اش با اندر بهتر شده، پس احتیاجی به بودن او در آن خانه ندارد.

شب، کایا که وکیل ییلدیز شده است به خانه آمده و از ییلدیز میخواهد که هر چه سریع تر از خانه امیر برود، زیرا ماندن او به عنوان زن تنها در خانه پسر مجرد می‌تواند بهانه ای برای ایجاد مشکل در روند طلاق باشد ییلدیز جایی را سراغ ندارد اما به ناچار باید برود.

شب در خانه هالیت ماجرای درخواست طلاق را برای شاهیکا تعریف میکند شاهیکا برای اینکه هالیت بتواند بچه را بگیرد، میگوید که مطمئن است ییلدیز و امیر با یکدیگر در رابطه هستند، و برای همین سریع درخواست طلاق داده‌ تا بچه را با امیر بزرگ کند او از هالیت میخواهد که مدتی ییلدیز را تعقیب کند هالیت به شدت از حرفهای شاهیکا عصبانی شده و با او دعوا میکند.

صبح، امیر با جانر تماس گرفته و از او و اندر میخواهد که در صورت امکان، ییلدیز و مادرش برای مدتی تا تمام شدن پروژه طلاق در خانه او بمانند اندر موافق نیست اما جانر تایید میکند و اندر در عمل انجام شده قرار میگیرد ییلدیز از همکاری اندر خوشحال می شود.

هالیت به دفتر کایا رفته و از اینکه او بی‌خبر از هالیت وکیل ییلدیز شده با او دعوا میکند کایا خودش را موظف به توضیح به هالیت نمی‌داند؛ شاهیکا به شرکت پیش هالیت می رود او متوجه می شود که وضعیت کارهای هالیت به هم ریخته است هالیت میگوید که باید برای ترخیص احناسش خودش به گمرک برود شاهیکا سپس پنهانی با آن مرد تماس گرفته و خبر را به او میدهد او بعد از شرکت به دفتر کایا می رود و با او بخاطر قبول کردن پرونده ییلدیز بحث میکند موقع رفتن، شاهیکا پیش امیر می رود و یا نقشه ای از امیر میخواهد که نیمه شب ییلدیز قرار بگذارد تا با هم صحبت کنند.

اندر برای صبحت در مورد گرفتن سهمش از شرکت میخواهد پیش هالیت برود ییلدیز نیز بند ناف بچه را طبق رسم میخواهد در شرکت دفن کند تا بچه اش در آینده رییس شرکت بشود آنها با یکدیگر به شرکت می روند‌اندر پولش را از هالیت میخواهد، اما هالیت میگوید بخاطر شرایط بد شرکت فعلا توانایی پرداخت تمامی پول را ندارد.

 

امیدواریم از مطالعه خلاصه قسمت ۱۶۰ لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال سیب ممنوعه قسمت ۱۶۱ مراجعه فرمایید و از مطالعه آن لذت ببرید.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *