خلاصه داستان سریال ترکی عشق تجملاتی قسمت ۱۰۲ + زیرنویس و دوبله

محسن با کرم تماس گرفته و به تو میگوید که آقا سلیم یکی دیگر از افراد داخل عکس قدیمیرا پیدا کرده است و قرار است به خانه بیاید او از کرم میخواهد که همراه عایشه به آنجا بروند
عایشه و کرم به خانه محسن می روند آقا سلیم آمده و وقتی عکس را میبیند میگوید که او آقا نجمی است و ارتباطی با کلاهبرداری ندارد عایشه متعجب می شود سلیم بعد از بیرون آمدن از خانه، با پدر عمر تماس گرفته و میگوید که طبق توافق حرفهایی که را باید گفته است و همچنین خبر میدهد که محسن قرار است سراغ فرد دیگری نیز برود آقا نجمی تصمیم می‌گیرد زودتر سراغ آن فرد برود و با او نیز هماهنگ کند.

نظمیه و ملاحت خانم و ارکوت به بانک می روند تا وام بگیرند آنها مبلغ کلانی را به عنوان وام دریافت کرده و مغازه و خانه را گرو میگذارند تا آن پول را به آقا نجمی بدهند
در شرکت، جیدا به اتاق کرم رفته و خودش را به او نزدیک می کند تا عایشه آنها را ببیند و حرص بخورد عایشه مدام به آنها نگاه میکند و حواسش به عمر که کنار او نشسته و مشغول کار است، نیست کمی بعد کرم بیرون آمده و میخواهد به خانه برود که گوشی اش زنگ خورده و دوست پدرش به او خبر میدهد که آقا عبدی، فرد دیگری که داخل عکس بوده را پیدا کرده است کرم آدرس را از او میگیرد تا به آنجا برود.

عایشه حرفهای او را شنیده و او نیز از جایش بلند می شود و پشت سر کرم می رود او سوار ماشین کرم شده و میگوید که همراهش می رود کرم به ناچار عایشه را نیز با خود می برد
آنها شب به یک سوله خارج از شهر می رسند کرم از اینکه وارد شود می ترسد اما عایشه میگوید که باید داخل بروند و او مسبب مرگ پدرش را پیدا کند کرم قبل از ورود آدرس را برای لکان محض احتیاط ارسال میکند‌ آنها وقتی داخل می روند، سر یک میز چند نفر را می‌بینند که یکی از آنها پدر عمر است عایشه با دیدن او عصبانی می شود آقا نجمی طلبکارانه تعریف میکند که بخاطر قسر در رفتن خودشان، مشکلات را گردن کنعان انداخته‌ و او را بدهکار کردند عایشه شروع به دعوا میکند یکی از افراد آنجا با اسلحه عایشه و کرم را تهدید میکند تا گوشی های خود را تحویل دهند آنها می‌خواهند عایشه و کرم را زندانی کنند اما کرم و عایشه فرار میکنند آنها یه یک مکانیکی که نزدیک سوله است می روند و داخل یک ماشین آمبولانس که داخل مکانیکی است پنهان می شوند افراد نجمی از آنجا گذر کرده و آنها را پیدا نمی‌کنند عایشه و کرم متوجه می شوند که درب ماشین خراب است و آنها نمی‌توانند درب را باز کنند تعمیرکار برای خوردن غذا بیرون می رود و موتور ماشین را روشن میگذارد عایشه و کرم دچار کمبود اکسیژن میشوند و از کپسول داخل آمبولانس استفاده میکنند.

نجمی سریع سراغ ارکوت می رود تا پول را از او بگیرد ارکوت از اینکه نجمی این وقت شب برای گرفتن پول عجله دارد متعجب می شوداو میخواهد داخل برود و پول را برای نجمی بیاورد اما همان لحظه رضا به خانه رسیده و ارکوت جلوی او نمی‌تواند این کار را بکند، برای همین از نجمی میخواهد فردا بیاید نجمی به شدت حرصش میگیرد.

محسن نگران کرم می شود و میگوید که گوشی او و عایشه آنتن نمی‌دهد ولکان متوجه می شود که کرم برای او آدرس فرستاده استانها به همراه صمد و عمر دنبال کرم و عایشه می روند آنها در محل آدرس کسی را پیدا نمی‌کنند و دور و بر را می‌گردند.

تعمیرکار که تازه مغازه را باز کرده، با دیدن عکس کرم و عایشه در گوشی ولکان، میگوید که آنها را ندیده است صمد همان لحظه صدایی در آمبولانس می شوند آنها در را به زور باز کرده و کرم و عایشه را بیهوش پیدا میکنند کرم و عایشه به بیمارستان منتقل می شوند ؛ در بیمارستان، عایشه به هوش آمده اما کرم ایست قلبی می کند دکتر ها در حال احیای او هستند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *