خلاصه داستان سریال ترکی روزگارانی در چکوروا قسمت 205
همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 205 را برایتان آماده کرده ایم. امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.
ایلماز شب به همراه تکین به بیمارستان می روند. ایلماز میخواهد کرمعلی را بغل کند. مژگان مانع می شود، اما بهیجه جلوی او را میگیرد و بچه را به ایلماز میدهد. ایلماز برای اولین بار پسرش را بغل کرده و احساساتی می شود.
در خانه دمیر، او و هولیا در هال نشسته و دمیر پیشنهاد میدهد که یکی از ویلاهایشان را برای تشکر به شرمین بدهند. سپس اضافه میکند که ده سکه طلا نیز از طرف عدنان به او بدهند . زلیخا همان لحظه سر می رسد و فقط ده سکه طلا را می شنود. او از اینکه عدنان برای دمیر فقط به اندازه ۱۰ سکه طلا ارزش دارد عصبانی می شود و با دمیر بحث میکند. او تصور میکند که با به دنیا آمدن لیلا، دمیر دیگر به عدنان اهمیت نمیدهد. او با طعنه به دمیر میگوید که عدنان پسر او نیست و برای همین دیگر برایش مهم نیست. دمیر عصبانی شده و میگوید که بین بچه هایش فرقی نمیگذارد و هر دو بچه او هستند.
ایلماز به مژگان میگوید که در بیمارستان پیش او میماند. مژگان به هیچ وجه قبول نمیکند و از او میخواهد که برود. الیماز کلافه می شود. او و تکین به خانه می روند. در خانه، تکین ایلماز را دلداری داده و به او میگوید که کمی شرایط مژگان را درک کند و به او فرصت بدهد تا همه چیز درست بشود.
در بیمارستان نیز، بهیجه مژگان را به خاطر بد رفتاری هایش با ایلماز سرزنش میکند. مژگان اهمیتی نمیدهد و بحث را به بعد موکول میکند تا استراحت کند.
یک ماه میگذرد. ایلماز و تکین به بیمارستان می روند تا مژگان و کرمعلی را به خانه بیاورند. ایلماز اتاق خودشان در خانه تکین را آماده کرده است تا به آنجا نقل مکان کنند و دیگر مژگان اذیت نشود. در بیمارستان وقتی که ایلماز این قضیه را به مژگان میگوید، مژگان قبول نمیکند و میگوید که میخواهد به خانه خودش برود. او دوباره نمیگذارد که ایلماز بچه را بغل کند. ایلماز کلافه شده و تکین به او اشاره میکند تا آرام باشد.
در کلوپ شهر، خانم های اعضای خیریه جمع شده اند. شرمین نیز به آنجا می آید. هولیا به شرمین در مقابل همه، سند ویلا به همراه سکه ها را میدهد. شرمین با اکراه نمیخواهد آنها را قبول کند، اما با اصرار هولیا و دیگران آنها را میگیرد.
ایلماز به همراه مژگان و بهیجه به خانه می آیند. مژگان با دیدن خانه، یاد روزی می افتد که حالش بد شده بود و ایلماز کنار او نبود. او با این یادآوری عصبی و ناراحت می شود. زلیخا در حیاط آنها را میبیند.
در خانه، مژگان باز هم نمیگذارد که ایلماز کرمعلی را بغل کند. بهیجه به اتاق پیش مژگان می رود و با او صحبت میکند. سپس بچه را بیرون می آورد و بغل ایلماز میدهد.
جلسه دادگاه چتین برگزار می شود و به خاطر رضایت آن مرد، چتین تبرئه شده و آزاد می شود. گولتن و ثانیه نیز به دادگاه رفته و با خبر آزادی چتین خوشحال می شوند. بعد از دادگاه، چتین از حمایتهای تکین تشکر میکند. تکین کلید ماشینش را به چتین میدهد و از او میخواهد که با گولتن به گردش بروند. ثانیه نیز به خانه می رود. گولتن و چتین خوشحال می شوند.
چتین گولتن را به جایی می برد که اولین بار او را دیده بود از عشقش به او میگوید. گولتن از بودن در کنار چتین خوشحال است.
آنها سپس به خانه ایلماز می روند تا کرمعلی را ببینند. ایلماز نیز از آزادی چتین خوشحال است.
فسون به خانه شرمین می رود. شرمین با ناراحتی میگوید که هولیا فقط یک ویلای کوچک به او داده و ارزشی ندارد. او انتظار بیشتری داشته و پیش فسون گله میکند.
امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 205 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 206 مراجعه فرمایید .
برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید
نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم