خلاصه داستان سریال بوی باران قسمت ۵۳ + زیرنویس و دوبله

عده ای در پارکینگ فرشته را تنها گیر می آورند و با زور و اسلحه او را سوار ماشین کرده و با خود به جایی می برند. یکی از قاچاقچی های کله گنده دستور دستگیری او را داده و نمی خواهد دیگر با مهندس همکاری کند. فرشته به او می گوید: «خواسته ی من، خواسته ی مهندسه. الانم اگه اون تو زندانه داره به کاراش سر و سامون میده. قوانین باید برگرده به حالت قبلی. » آن مرد اسلحه اش را به طرف فرشته می گیرد و می گوید که او خیلی دل و جرئت دارد. سپس دو نفر از کسانی که تسلیم خواسته ی مهندس شده بودند را همان جا می کشد و به فرشته می گوید: «برو به مهندس بگو از بازنشستگیش توی زندان لذت ببره! از این به بعد قوانین این کار رو خودم تعیین می کنم. » آنها فرشته را در پارکینگ آزاد می کنند.

ترانه از طرف عموی سهیل برای خرید کارخانه پیش سیاوش می رود اما او آنجا را نمی فروشد. بلافاصله بعد از آمدن کارگران جدید، مشکل دیگری برای سیاوش پیش می آید. شرکت هایی که قرار بوده با او همکاری کنند پشتش را خالی می کنند و جا می زنند. سیاوش هم که دیگر خسته شده، با سیمن درباره ی اوضاع کارخانه مشورت می کند. سیمین با هرگونه همکاری با ترانه مخالف است اما بعد از توضیحات سیاوش می گوید هرکاری که صلاح است همان را انجام دهد.

فرشته به کلبه ای که شهرام در آن پنهان شده می رود و با دادن پول از او می خواهد آمار زن و بچه ی مردی را برایش دربیاورد. بعد از اینکه شهرام کارش را به درستی انجام می دهد، فرشته جلوی یک مدرسه به پسر بچه ای می گوید که دوست مادرش است و می خواهد او را پیش مامان رعنا ببرد. سروش هم قبول می کند و سوار ماشین او و مرجان می شود.

آقای رستگار که هنوز در فکر پرونده ای که در دست دارد است، به عباس می گوید: «یه حسی درونم میگه همه چی زیر سر مرجانه. ما تا وقتی شبکه شون رو از هم نپاشوندیم دوباره به هم وصل میشن و زیاد میشن. غیر مرجان کی ممکنه این شبکه رو بچرخونه؟ »

سیاوش که از طرف بانک هم تحت فشار است با ترانه قرار می گذارد و به او می گوید اگر کسانی که می خواهند کارخانه را بخرند، راضی به شراکت یا سرمایه گذاری هستند او را در جریان بگذارد. او اطلاعات و شرایط کارخانه را هم به ترانه می دهد.

عموی سهیل در تماسی تلفنی به مهندس می گوید: «همین که به این زودی راضی به شراکت شدند خیلی خوبه!