خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 121

همراهان عزیز سلام در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 121 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این قسمت لذت ببرید و با دوستانتان به اشتراک بگذارید.

سریال اسم من ملک قسمت 121

کنعان به آلپای میگوید که فردا دست فوندا را گرفته و با هم به مراسم سید علی بروند.

در خانه سیدعلی، همه مشغول تزیین خانه هستند و سیدعلی کوچک خوشحال است.

عمر به خانه سیدعلی می آید و کادوی جشن سیدعلی را آورده تا به او بدهد. او میگوید که فردا عازم است و نمیتواند در مراسم باشد.

سپس از سیدعلی خداحافظی می‌کند. دفنه به او خیره شده و ناراحت است.

میتات و سیران و گولجه برای شام بیرون می روند. میتات کیک گرفته است و سیران به گولجه می‌گوید که آنها ازدواج کرده اند.

در خانه کرم به دستبند اسلی نگاه میکند و در فکر است.

ملک از او سوال میکند که چه شده و کرم میگوید که با دختر عجیبی شده و فکر درگیر آن شده بود. ملک خنده معناداری میکند.

در خانه ویلدان کف دست عمر حنا می گذارد و سپس به ای او آرزوی خوشبختی و سلامت میکند و از ناراحتی رفتن او گریه میکند.

عمر او را بغل کرده و دلداری میدهد.

صبح همه در خانه سیدعلی مشغول حاضر شدن هستند.

دفنه به کرم میگوید که عمر تا دو ساعت دیگر می رود اما نتوانسته او را ببیند و ناراحت است.

کرم می‌گوید که این قضیه را حل میکند تا با هم بیرون بروند و او را ببیند.

ملک به خانه سیدعلی آمده و از دیدن تزیینات و چیدمان مراسم خوشحال شده و از همه تشکر میکند.

او برای این مراسم ذوق دارد و از اینکه سیدعلی و جومالی برای سیدعلی کوچک این کار را کرده اند خوشحال است.

عمر به همراه خانواده و دوستانش به فرودگاه رفته و آنها در حال بدرقه کردن عمر هستند.

او چشم به راه است اما جومالی نمی آید. جومالی و سید علی داخل ماشین از دور به او نگاه میکنند.

همه عمر را بغل کرده و برای او آرزوی سلامت می کنند.

ویلدان ناراحت است و گریه میکند. لحظه آخر قبل از رفتن عمر، دفنه از راه می رسد و به سمت عمر می دود و یکدیگر را بغل میکنند.

سیدعلی میخواهد از ماشین پیاده شود اما جومالی جلوی او را میگیرد و میگوید که لو می روند.

زمرد عصبی می شود اما ویلدان به او میگوید که دفنه نیز مانند آنها حق خداحافظی دارد.

سیدعلی و جومالی، سیدعلی کوچک را به مسجد برده و با هم دعا میکنند.

سپس سید علی را سوار اسب میکنند و همه در کوچه او را تا خانه می رسانند. مراسم شروع شده و همه بزن و برقص میکنند.

میتات به همراه سیران و گولجه به جشن می آید. محمود با دیدن آنها عصبی شده و اهنک را قطع میکند و از آنها میخواهد بیرون بروند.

ملک سعی دارد اوضاع را آرام کند. وقتی سیدعلی می فهمد که آنها ازدواج کرده اند، عصبانی می شود و از میتات میخواهد که از در خانه بیرون برود.

میتات رو به همه می‌گوید که دیگر نسبتی با این خانواده ندارد.

او گولجه را به خاطر سیدعلی میگذارد که آنجا بماند تا بعد دنبالش برود و به همراه سیران از آنجا می رود.

بعد از رفتن آنها مراسم بزن و برقص دوباره برقرار می شود.

کمی بعد آلپای به همراه فوندا می آیند. آلپای دم در چوبی برداشته و شیشه های ماشین را میشکند.

همه به سمت او برمیگردند. او سپس داخل می آید.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال اسم من ملک قسمت 121 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال اسم من ملک قسمت 122 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

 

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

 

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *