خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 179
همراهان عزیز سلام در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 179 را برایتان آماده کرده ایم.
امیدواریم از مطالعه این قسمت لذت ببرید و با دوستانتان به اشتراک بگذارید.
زمرد با جومالی تماس میگیرد و خبر میدهد که قرار است دکتر عمر برای معاینه او به خانه بیاید. جومالی از عمر میخواهد که به خانه برود. عمر و دفنه با هم در کبابی سیدعلی غذا میخورند و سپس دفنه او را تا خانه همراهی میکند.
زینال با اونزیله در مورد خودشان صحبت کرده و از اینکه او خواستگار دیگری داشته باشد کلافه است و میگوید که اگر نیاز باشد همه جا اعلام میکند که آنها نامزد و نشان کردن یکدیگر هستند. اونزیله خنده اش میگیرد و میگوید که او باید زودتر برای ازدواج اقدام کند.
سامی به همراه دوستش به باشگاه پیش مربی کرم می روند و به او میگویند که یکی از بازیکنانش برای آنها بازی شرطی انجام میدهد. مربی چنین چیزی را انکار میکند. سامی کرم را میبیند و او را به مربی نشان میدهد. کرم از دیدن سامی شوکه می شود. مربی وقتی ماجرا را می فهمد، به شدت عصبانی شده و کرم را از تیم اخراج میکند.
بانو با خوشحالی پیش سیران رفته و به او خبر میدهد که خانه ای پیدا کرده و آنجا را اجاره کرده است.
عمر و دفنه در راه خانه مشغول صحبت هستند. عمر به دفنه میگوید که رمز گوشی اش را فراموش کرده است و تاریخ تولد او را میپرسد، اما آن نیز رمز گوشی نیست. عمر بابت نوشتن آن دفتر خاطرات از دفنه تشکر میکند و میگوید که آن یادداشت ها باعث شد تا او بفهمد که دفنه و عمری وجود داشته اند. دفنه خوشحال می شود. آنها دم خانه می رسند. زمرد با دیدن دفنه حرصش میگیرد و وقتی عمر داخل می رود، در را به روی دفنه میبیندد. داخل خانه زمرد سعی دارد از دفنه پیش عمر بدگویی کند. او سپس پنهانی با گلشاد تماس میگیرد و به دروغ میگوید که بعد از رفتن او حال عمر بد شده و اصلا از اتاق بیرون نمی آید. او از گلشاد میخواهد که به آنجا برگردد.
کرم وقتی می فهمد که سامی به خاطر آلپای به باشگاه آمده و آینده او خراب شده است، با عصبانیت به بازارچه رفته و سراغ آلپای می رود و با او دعوا میکند. آلپای میگوید که خوبی او را میخواسته و از او دفاع کرده است ، اما کرم میگوید که او زندگی اش را خراب کرده است.
بیهان در خانه متوجه می شود که گوشی نفیسه در اتاق او روی زمین افتاده است. او با نگرانی با ملک تماس گرفته و خبر میدهد.ملک نیز سریع به خانه می رود. آنها حدس می زنند که نفیسه شب گذشته که حالش بد شده، گوشی را انداخته است. آنها هیچ دسترسی به نفیسه ندارند. ملک گوشی نفیسه را چک میکند و شماره غریبه ای را میبیند و تماس میگیرد. یک دختر جواب میدهد و میگوید که نفیسه پیش آنها در روستای خلفتی است. ملک متعجب می شود. او سریع به سمت روستا می رود.
نفیسه سر خاک یک نفر که به تازگی دفن شده است نشسته و گریه میکند. ملک پیش او می رود و او را میبیند.
قدریه با محمود تماس میگیرد و خبر نفیسه را میدهد. محمود از اینکه نفیسه گم شده است کلافه می شود و به جومالی موضوع را میگوید. همان لحظه سیدعلی از راه رسیده و با عصبانیت سراغ نفیسه را میگیرد و به جومالی میگوید که خانواده اش را به او سپرده بود.
دفنه به خانه جومالی می رود تا به عمر شیرینی بدهد. عمر از آن شیرینی ها خوشش آمده و میگوید که طعم آن را به خاطر می آورد. زمرد از آمدن دفنه عصبی می شود.عمر به زمرد میگوید که بودن دفنه او را اذیت نمیکند.
همان لحظه در می زنند و گلشاد وارد می شود. دفنه با دیدن او جا میخورد.
امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال اسم من ملک قسمت 179 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال اسم من ملک قسمت 180 مراجعه فرمایید .
برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید
نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .