خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 189
همراهان عزیز سلام در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 189 را برایتان آماده کرده ایم.
امیدواریم از مطالعه این قسمت لذت ببرید و با دوستانتان به اشتراک بگذارید.
جومالی به خانه رفته و به ویلدان و زمرد میگوید که امروز خلیل و ملک را نامزد کرده اند. او منتظر واکنش زمرد است. زمرد ناراحت شده و سکوت میکند. جومالی نظر او را میپرسد. زمرد میگوید که نظر او اهمیتی نداشته و به اتاق می رود. جومالی پیش زمرد می رود. زمرد میگوید که جومالی با این کار و نادیده گرفتن حق مادری، باعث ایجاد شکافی بین خودش و زمرد شده است. جومالی به او میگوید که ملک و خلیل از سالها قبل به یکدیگر علاقه داشتند و نمی شد این را نادیده گرفت و این اتفاق در هر صورت می افتاد. او سعی دارد از دل زمرد در بیاورد، اما زمرد ناراحت است و گریه میکند.
خلیل به خانه می آید و زمرد با طعنه به او میگوید که به خاطر این کار، حق مادری اش را حلال او نمیکند و از او دلخور است. خلیل ناراحت می شود.
دفنه و کرم با ملک تماس تصویری میگیرند و با او صحبت میکنند و بابت نامزدی تبریک میگویند.
دفنه و عمر آخر شب هر کدام در اتاق خود، مشغول نوشتن خاطرات روز می شوند و خوشحال هستند.
ملک قبل از خواب، با ذوق به انگشت حلقه اش نگاه میکند و میخوابد.
صبح روز بعد، در بازارچه کنعان پیش سیدعلی و جومالی می رود و میگوید که قصد دارد مغازه هایی را که در بازارچه خریده بود بفروشد، و به آنها پیشنهاد خرید می دهد. آنها میگویند که فکر کرده و خبر میدهند. سپس با هم صحبت میکند و هر دو موافق هستند که باید مغازه ها را بخرند.
قدریه و محمود پیش دکتر برای چکاپ می روند. محمود پیش دکتر از قدریه گلایه میکند و میگوید که در این شرایط بارداری خودش را مشغول کار کرده است و به فکر خودش و بچه ها نیست. قدریه به دکتر توضیح میدهد که در حال باز کردن مغازه است و رعایت میکند. دکتر میگوید که یک ماه تا زایمان زمان دارند و او باید بیشتر استراحت کند، اما کار کردن ایرادی ندارد. قدریه خوشحال شده و محمود حرصش میگیرد.
سیدعلی و جومالی پیش کنعان رفته و میگویند که مغازه ها را میخرند. کنعان از ادریس میخواهد که برای انجام کارها با وکیل تماس بگیرد.
آلپای با ادریس تماس گرفته و وقتی خبر فروش مغازه ها را می شنود، عصبی می شود.
در بازارچه، ویلدان و میرزا با خوشحالی نامزدی خلیل و ملک را به خلیل تبریک میگویند. خلیل در فکر است و با خونسردی تشکر میکند. میرزا حس میکند که خلیل مشکلی دارد، اما خلیل انکار میکند.
زمرد در حیاط خانه نشسته و عکسهای قدیمی را نگاه میکند. عمر پیش او می آید و آنها مشغول صحبت میشوند. زمرد از نامزدی خلیل و ملک گلایه میکند و میگوید که از دفنه نیز راضی نیست زیرا این خانواده با اتفاقات گذشته آنها را عذاب داده اند و عمر نزدیک بود جان خودش را به خاطر دفنه از دست بدهد، اما یادش نمی آید و دیگران نیز اهمیتی به گذشته نمیدهند و این برای زمرد آزار دهنده است. عمر نمیداند باید چه بگوید.
کرم پیش خلیل به کارگاه می رود و با او صحبت میکند و میگوید که خبر نامزدی آنها را شنیده و چیزی جز خوشحالی و خوشبختی مادرش برایش مهم نیست و به خلیل هشدار میدهد که اگر مادرش را ناراحت کند، با او مقابله خواهد کرد.
قدریه در بازارچه پیش همه آمده و خبر میدهد که دکتر گفته است کار کردن او مانعی ندارد. محمود با حرص او را نگاه میکند. دفنه و اونزیله نیز به آنجا می آیند و قدریه از آنها میخواهد که کار کنند تا زودتر مغازه را سر و سامان بدهند.
سیران به خانه پیش نفیسه می رود و پیشنهاد میدهد که اکراه را به خاطر علاقه به درس و دارو، به دانشگاه بفرستند و در این حین اکراه به داروخانه بیاید تا هم کار یاد بگیرد و هم به سیران کمک کند. نفیسه از این پیشنهاد استقبال کرده و از مهربانی سیران تشکر میکند و از اینکه اوایل از او خوشش نمی آمد، از او حلالیت میطلبد. آنها اکراه را صدا زده و ماجرا را میگویند. اکراه با خوشحالی قبول میکند.
مربی با کرم تماس گرفته و خبر میدهد که میتواند دوباره به تیم برگردد. کرم با خوشحالی به باشگاه می رود.
امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال اسم من ملک قسمت 189 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال اسم من ملک قسمت 190 مراجعه فرمایید .
برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید
نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .