خلاصه داستان سریال ترکی دختر سفیر قسمت 193

سلام همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال دختر سفیر قسمت 193 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه آن لذت ببرید.

سریال دختر سفیر قسمت 193

ماوی و سنجر به ملک خبر می دهند که به زودی صاحب خواهر یا بردار خواهد شد. ملک با خوشحالی بغل پدرش می پرد و از آنها تشکر می کند. سپس به ساحل می رود و فریاد می زند: «همه گوش کنن من خواهر میشم. » مردم به حرف های او می خندند و سنجر با دیدن این صحنه می گوید که ملک حق دارد و خودش هم می خواهد وسط مردم داد بزند که به زودی پدر خواهد شد. ماوی لبخند می زند و می گوید: «ما لایق این خوشبختی هستیم. » در ضمن می گوید: «احساس میکنم بچه پسره دوست دارم اسمشو مهمت افه بذارم. » سنجر که این اسم پدر اوست خوشحال می شود و به ماوی می گوید: «اگه دختر شد اسمشو به یاد دختر تو اکین میذاریم. »
در دفتر گوون چلبی، سدات بعد از شنیدن خبر بارداری ماوی دیوانه می شود و خالصه را تهدید می کند که اگر بچه را از بین نبرد به سنجر خواهد گفت که با هم نقشه کشیده بودند که ماوی و سنجر را از هم جدا کنند و صدای ضبط شده ی خالصه را پخش می کند. خالصه که اول زیر بار نمیرفت که نوه ی خودش را، بچه ی سنجر را سر به نیست کند با شنیدن صدای ضبط شده اش، سکوت می کند و تسلیم اصرار چلبی و سدات می شود. چلبی می گوید: «کار سختی نیست فقط کافیه یه مقدار علف مخصوص سقط جنین تهیه کنی و به خورد ماوی بدی.» خالصه به عطاری می رود و علف مخصوص را تهیه می کند ولی ته دلش راضی به این کار نیست. در همین حال ماوی با او تماس می گیرد و او را برای شام دعوت می کند و مقابل کنجکاوی خالصه که می پرسد بعد از آن اختلافات دلیل این کار چیست می گوید: «شما مادر هستید. کسی که من دوستش دارم. برای همین میخوام بیشتر آشنا بشیم. » خالصه قبول می کند اما به شانس خودش لعنت می فرستد که درست زمانی اتفاق می افتد که او قصد از بین بردن بچه ماوی را دارد.
الوان که فهمیده خواهر قهرمان بوز بوده و گیدیز برادرزاده اش محسوب می شود، در بهت فرو رفته و یحیا به او دلداری می دهد که صبور باشد و خدا به او تحمل و بزرگ کردن بچه کوچک را خواهد داد. الوان از او می خواهد فعلا به کسی در این مورد چیزی نگوید و خودش سراغ وکیل قهرمان می رود و وکیل می گوید: «قهرمان سه سال بود که دنبال تو میگشت تا این که چند روز پیش متوجه میشه شما دوتا خواهر و برادرین. با عجله داشته سراغ تو میومده که تصادف کرده و متاسفانه پسر کوچکش فقط زنده مونده. » الوان گریه می کند.
خالصه به سمت خانه ی سنجر و ماوی به راه می افتد و سدات به او زنگ می زند و می گوید: «بهتره عجله کنی و کارو تموم کنی. » خالصه که از دستورهای او کلافه شده، گوشی را قطع می کند و چلبی به سدات می گوید: «بهتره خالصه رو زیاد تحت فشار قرار ندی، بهش فرصت بده. در این بین وقتتو با دودو که دختر خوشگل و عاقلیه بگذرون و از زندگیت لذت ببر. » سدات لبخندی از سر رضایت می زند.
سنجر وقتی می فهمد که ماوی از خالصه دعوت کرده از کار او تعجب می کند. ماوی می گوید: «او مادربزرگ بچه ماست بهتره رابطه مونو باهاش درست کنیم. » بالاخره خالصه از راه می رسد و هدیه هایی که برای ملک و ماوی خریده را به آنها می دهد و برایشان آرزوی خوشبختی می کند و سنجر را درآغوش میگیرد.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال دختر سفیر قسمت 193 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه داستان سریال دختر سفیر قسمت 194 مراجعه فرمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *