خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 5

همراهان عزیز سلام در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 5 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این قسمت لذت ببرید و با دوستانتان به اشتراک بگذارید.

سریال اسم من ملک قسمت 5

همه با دیدن ملک و بچه هایش شوکه می شوند. جمالی با تصور اینکه سیدعلی به عمد آنها را دعوت کرده و از آمدن ملک خبر داشته، از او عصبانی می شود و شروع به تحقیر و کنایه زدن میکند. سید علی از شدت شوکه و شرمندگی، سرش را پایین انداخته و جوابی نمی‌دهد. خانواده جمالی به دستور او بلند شده و از خانه می روند.
جمالی دم در رو به ملک می‌گوید که هر لقمه ای که از کودکی به او داده، حرامش باشد. سپس می رود.

سید علی بلند شده و به سمت در می آید. ملک با دیدن سید علی ، منقلب می شود. سید علی بر خلاف تصور ملک، در را محکم بر روی آنها می بندد. ملک ناراحت شده و پسرش عصبانی می شود و شروع به دادو بیداد میکند.

ملک جلوی او را گرفته و همگی از آنجا می روند.
حافظ، سید علی را بخاطر بیرون کردن دخترش سرزنش میکند و از او میخواهد که یک خانواده بی پناه را در شهر رها نکند، اما سید علی به حرفهای او اهمیتی نمی‌دهد. بعد از رفتن حافظ، نفیسه نیز با سید علی بحث میکند.
آلپای و فوندا به برلین برمیگردند و به خانه می روند.

آلپای از نبود بچه ها تعجب کرده و تصور میکند که آنها بیرون هستند و کمی بعد می آیند. سپس،چند نفر از اقوام پسری که کرم کتک زده بود، در خانه فوندا را می زنند و با عصبانیت از آلپای سراغ کرم را میگیرند و با آلپای درگیر می شوند.

آنها بعد از کتک زدن آلپای، به او تا صبح فرصت میدهند که کرم و سه هزار یورو پول به آنها تحویل دهد. سپس می روند.
ملک به همراه بچه ها در شهر قدم زده و سپس زیر یک درختی می نشینند تا استراحت کنند. ملک درمانده است و نمی‌داند باید چه کند. بچه ها نیز از این وضعیت خسته هستند.
در خانه جمالی، او با عصبانیت از کار سید علی خرده میگیرد و از اینکه با او آشتی کرده بود عصبانی است. زن او سعی دارد آرامش کند. همان لحظه، نوه آنها ،عمر که همزمان با ملک و بچه ها از برلین آمده بود، وارد خانه می شود. آنها از دیدن نوه شان خوشحال شده و دور هم می‌نشینند. جمالی که همچنان عصبی است، به اتاقش می رود.
در پارک، کرم مدام بخاطر وضعیتشان گله میکند. دفنه با کلافگی، ماجرای طلاق پدر و مادرشان و خیانت آلپای را تعریف میکند. کرم شوکه شده و ماجرا را درک نمیکند. ملک با گریه از او میخواهد که ساکت باشد، زیرا فعلا توان فکر کردن به چیزی را ندارد.
عمر وقتی متوجه آمدن ملک می شود، نگران عموی خود، خلیل می شود و همه جا دنبال او میگردد. خلیل پیش دوستش می رود تا کمی آرام شود.
جمالی حال خوشی ندارد و در اتاق دراز کشیده است.

عمر به خانه می آید و میگوید که فعلا خلیل را پیدا نکرده است. سپس به جمالی سر می زند و از آنجایی که دانشجوی پزشکی است، میگوید که حال جمالی خوب نیست و بخاطر فشار خون بالا حتما باید به بیمارستان بروند. در بیمارستان، حال جمالی بد شده و سکته می کند.

خلیل در قایق دوستش نشسته و به گذشته فکر میکند.

او یاد روز حنابندان می افتد که همگی با خوشحالی نشسته و منتظر آمدن ملک بودند، اما میتات متوجه می شود که ملک در اتاق نیست و وقتی نفیسه به اتاق می رود، نامه ی ملک را می‌بینید و سپس در حالی که شوکه است، به همه می‌گوید که ملک فرار کرده است

 

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال اسم من ملک قسمت 5 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال اسم من ملک قسمت 6 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید.

 

 

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

 

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *