خلاصه داستان سریال ترکی بچه قسمت ۲ + زیرنویس فارسی و دوبله

همراهان گرامی در این بخش خلاصه قسمت ۲ سریال بچه را برایتان اماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال بچه قسمت ۲

آسیه، بعد از بحث با شعله، او را مجبور می‌کند تا خون افه را از روی زمین پاک کند. سپس به اتاق افه می رود.

علی کمال کنار افه خوابیده است.

آسیه به او گوشزد میکند که تحت هیچ شرایطی، تختش را از همسرش جدا نکند.

علی کمال به مادرش میگوید که او مانند پدرش نخواهد بود و با این مسائل، اقدام به ترک خانه نمیکند.

او میخواهد شب را پیش افه باشد تا افه نیز آرام شود.

صبح، ملک و عثمان، افه را به بهانه بردن به مدرسه از خانه می برند.

ملک با مادر واقعی افه در پارک قرار گذاشته است‌.

عثمان با این نقشه او مخالف است، اما ملک از برخوردهای بد شعله با افه به ستوه آمده است و داستان این ماجرا را حق مادر افه میداند.

در خانه، شعله با تغییر رفتار خود و مهربانی، اعلام میکند که قصد رفتن به دکتر را دارد و علی کمال او را به مطب دکتر می رساند.

در پارک، افه مشغول بازی است که مادر او از راه می رسد.

ملک به او میگوید که زمان تحویل بچه، به او ضمانت داده بود که از بچه به خوبی نگهداری می شود، اما حالا با به دنیا آمدن بچه دوم خانواده، مادر او با بچه بدرفتاری میکند.

مادر افه، آکچا، از این مسأله کلافه شده و میگوید که دیگر ارتباطی با بچه ندارد و از ملک میخواهد که دیگر با او تماس نگیرد.

او میگوید که توانایی‌ نگهداری از بچه را در یک اتاق کوچک و بی امکانات ندارد.

هنگامی که او میخواهد برود، ملک به عمد افه را صدا میزند تا آکچا او را ببیند.

آکچا جلوی احساسات خودش را گرفته و بی اهمیت به افه، می رود.

ملک و عثمان، ماشین او را تعقیب کرده و به یک رستوران کوچک در پایین شهر می رسند.

انها متوجه می شوند که آکچا در آنجا کار و زندگی میکند.

ملک محض احتیاط، آدرس او را یادداشت میکند. در رستوران، آکچا با زنی که آنجا کار میکند، بخاطر اینکه شماره اش را به ملک داده است بحث میکند.

او سپس به اتاقش رفته و با دیدن عکس سونوگرافی افه، گریه اش میگیرد.

آن زن دم اتاق آکچا آمده و به او میگوید که حسن امروز از زندان آزاد می شود.

آکچا با شنیدن این خبر عصبی می شود. در خانه، شعله با افه خوش رفتاری میکند.

او قرص های خودش را می خورد، اما سپس پنهانی به دستشویی رفته و قرص ها را به زور بالا می آورد.

ملک متوجه این قضیه می شود.

صبح روز بعد،شعله میگوید که قصد دارد با افه برای تفریح بیرون برود.

آسیه و علی کمال از این قضیه خوشحال می شوند، اما ملک که به شعله اعتماد ندارد، نسبت به این ماجرا مشکوک است.

او سعی دارد آنها را همراهی کند، اما شعله اجازه نمیدهد.

ملک پنهانی در جیب شلوار افه، آدرس رستوران آکچا را میگذارد.

هنگامی که شعله و افه بیرون می روند، شعله به عمد دست افه را رها کرده و او را ترک میکند.

افه با نگرانی دنبال مادرش میگردد.

شعله با عذاب وجدان سوار ماشین شده و می رود.

او با علی کمال تماس گرفته و خبر گم شدن افه را میدهد.

ملک که از ابتدا به شعله شک داشت، به آسیه میگوید که مطمئن است شعله به عمد این کار را کرده است.

 

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان این قست سریال بچه لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال بچه قسمت ۳ مراجعه فرمایید .

برای حمایت از آستارا خبر لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید.

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

 

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *