خلاصه داستان سریال ترکی بچه قسمت 18

همراهان گرامی در این بخش خلاصه قسمت 18 سریال بچه را برایتان اماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال بچه قسمت 18

علی کمال با شنیدن حرف حسن، شوکه و عصبانی می شود و به او حمله میکند.

مراد بیرون امده و آنها را جدا میکند.

علی کمال از حسن و آکچا میخواهد که از زندگیشان بروند.

او داخل خانه می آید و مدام حرف حسن در ذهنش تکرار می شود.

سپس پیش افه می رود و او را بغل میکند.

حسن در مسیر، به آکچا اصرار میکند که او را قبول کند و قول میدهد که دیگر اشتباهاتش را تکرار نمیکند، و مرد خوبی خواهد بود.

آکچا که فکرش پیش افه است، از او میپرسد که آیا میتواند پدر خوبی باشد؟

حسن با تصور آینده و ازدواج و بچه دار شدنشان، ذوق کرده و تایید میکند.

آکچا می‌گوید که باید این مسأله را به او ثابت کند.

افه با گریه به علی کمال میگوید که خودش فرار کرده بود، زیرا مادرش او را دوست ندارد.

علی کمال به شدت عصبی شده و از اتاق بیرون می آید.

او مستقیم پیش شعله رفته و مقابل همه می‌گوید که او را طلاق خواهد داد و بچه ها را نیز از او میگیرد.

سپس بیرون می آید.

حسن به تعمیرگاهش می رود.

یک نفر در حال دعوا با چند نوجوان است و میگوید که آنها ماشین او را دزدیده و به این تعمیرگاه آورده اند.

حسن مشکل را حل کرده و بعد از رفتن صاحب ماشین، متوجه می شود که آن بچه ها از پرورشگاه فرار کرده اند و بخاطر تعریف‌هایی که از حسن شنیده بودند ، قصد داشتند مثل او زندگی کنند.

حسن آنها را نصیحت میکند و میگوید که تمام کارهایش اشتباه بوده و بخاطر اشتباهاتش تاوان زیادی داده است.

آکچا که به تعمیرگاه آمده، از دم در حرفهای حسن را می شنود و از اینکه باور میکند او در حال تغییر است، خوشحال می شود.

او حلقه ای را که حسن داده بود، به دستش می اندازد و بی صدا می رود.

در شرکت، علی کمال وکیلش را صدا زده و از او میخواهد که برگه طلاق را آماده کند و مقدار زیادی زمین و اموال خودش را به عنوان نفقه برای شعله می نویسد، ولی حق حضانت را از او میگیرد. وکیل میگوید که گرفتن حضانت بخاطر کوچک بودن بچه ها کار سختی است، اما علی کمال اصرار دارد تا بچه ها را پیش خودش نگه دارد.

در خانه، آسیه به اتاق شعله می رود و به او میگوید که مسبب این اتفاق و پاشیدن خانواده اش، خود اوست و چون بخاطر رفتارش باعث این مسأله شده، او خودش را دخالت نمی‌دهد و چیزی را در مورد افه گردن نمیگیرد.

شعله اصرار دارد که علی کمال بخاطر آکچا تصمیم به طلاق گرفته و افه بهانه است.

او از این مسأله عصبانی است و حق به جانب برخورد میکند.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال بچه  قسمت 18 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال بچه قسمت 19 مراجعه فرمایید .

 

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید.

 

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

 

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *